دیکشنری
مترجم
بپرس
پای درگشتن
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
پای درگشتن. [ دَ گ َ ت َ ] ( مص مرکب ) کنایه از عاجز و ناتوان شدن باشد. ( برهان ).
فرهنگ فارسی
کنایه از عاجز و ناتوان شدن باشد
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها