پای تابه
لغت نامه دهخدا
|| جورَب. ( منتهی الارب ). جوراب.
- پای تابه گشادن ؛ بجائی مقیم شدن. ( رشیدی ). کنایه از، از سفر بازماندن و اقامت کردن باشد و کنایه از، از سفر آمدن و مقیم شدن هم هست. ( برهان ).
- پای تابه اش در هند باز شدن ؛ به سفری دور رفتن.
فرهنگ فارسی
( اسم )۱- پاتابه ۲- جوراب . یا پایتاب. کسی در هند باز شدن . بسفر دور رفتن وی .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید