پای بز اکندن

لغت نامه دهخدا

( پای بز آکندن ) پای بز آکندن. [ ی ِ ب ُ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) سحر باشد برای جلب کسی. ( سروری ) :
مرا در کویت ای شمع نکوئی
فلک پای بز آکنده ست گوئی.
نظامی ( از سروری و فرهنگی خطی ).
و رشیدی «پای بز افکنده ست گوئی » آورده است و شاید مصحف اوکندن بمعنی افکندن باشد.

فرهنگ فارسی

( پای بز آکندن ) سحر باشد برای جلب کسی

پیشنهاد کاربران

بپرس