پای اوزار. [ اَ / اُو ] ( اِ مرکب ) تختکی که جولاهگان پای بر بالای آن نهاده بفشارند. ( جهانگیری ). و رجوع به پااوزار و پاافزار و پای افزار شود : غیر نعلین و گیوه و موزه غیر مسحی و کفش و پای اوزار.
نظام قاری ( دیوان البسه ).
فرهنگ فارسی
( اسم ) تخت. کوچکی که بافندگان برای بافتن پای بر آن گذارند پای افشار پای اوژاره لوح پای پای اوزار . تختکی که جولاهگان پای بر بالای آن نهاده بفشارند