پاگیر امدن

لغت نامه دهخدا

( پاگیر آمدن ) پاگیر آمدن. [ م َ دَ ] ( مص مرکب ) گرفتن و بند شدن پای بچیزی چنانکه از حرکت باز دارد : در جوی اسب درانداخت پاگیر آمد، اسب را رها کرد بمشقتی بسیار شناوکنان بکنار افتاد. ( تاریخ طبرستان ).

فرهنگ فارسی

( پاگیر آمدن ) ( مصدر ) گیر آمدن پای بچیزی چنانکه شخص از حرکت باز ماند بند شدن پای بچیزی .
گرفتن و بند شدن پای بچیزی چنانکه از حرکت باز دارد

پیشنهاد کاربران

بپرس