پاگاه. [ ه ْ ] ( اِ مرکب ) جایگاه اسبان ( مرکب از پا و گاه بمعنی جای ) اصطبل. پایگاه. آخور. و در تداول امروزین طویله. || حضیض : گر ستاره بر براق همتش اوج خواهد اوج او پاگاه باد.ابوالفرج رونی.|| مخفف پایه گاه بمعنی قدر و مرتبه و منصب. ( غیاث اللغات ).
پایگاه( اسم ) ۱- جایگاه اسبان پایگاه آخور اصطبل ۲ ٠- حضیض پستی ۳ ٠- پایه گاه مرتبه قدر منصب ٠جایگاه اسبان پایگاه