پاکسازی گسترده یهودیان در لهستان اشغالی توسط آلمان نازی. پاکسازی گسترده یهودیان در لهستان اشغالی توسط آلمان نازی گزارشی تهیه شده توسط دولت در تبعید لهستان در ۱۰ دسامبر ۱۹۴۲ بود که به وزیران امور خارجه ۲۶ دولت امضاکنندهٔ اعلامیه ملل متحد فرستاده شد. [ ۱] [ ۲] این گزارش نخستین مدرک رسمی بود که توجه اذهان عمومی غرب را به هولوکاست در لهستان اشغالی جلب کرد. [ ۱] [ ۲] [ ۳]
این بروشور شامل گزارش ها و اسنادی دربارهٔ هولوکاست در لهستان بود و مهم ترین بخش آن را یادداشت رازینسکی تشکیل می داد که توسط ادوارد برنارد رازینسکی، وزیر امور خارجه دولت در تبعید لهستان، بر پایه اطلاعات ارسالی توسط ارتش میهنی تهیه شده و شامل اطلاعاتی دربارهٔ کشتارها با گلوله و نیز بهره گیری از گاز سمی می شد. به نوشته این گزارش یهودیان از گتوی ورشو به تربلینکا، بلزک و سوبیبور فرستاده شده بودند؛ مکان هایی که به درستی توسط دولت زیرزمینی لهستان به عنوان «اردوگاه های پاکسازی» معرفی شدند. [ ۴] به گفته رازینسکی، از سه میلیون یهودی لهستانی، یک سومشان کشته شده بودند؛[ ۵] اگرچه این تخمین او در واقع کمتر از تخمین های دقیق تر بود. [ ۶]
اگرچه این گزارش دارای اطلاعات گسترده و با جزئیات از آزار و اذیت و کشتار یهودیان در لهستان بود، اما تأثیر آن محدود ماند چرا که باور به اینکه آلمانی ها در حال پاکسازی سیستماتیک یهودیان بودند برای بسیاری از مردم در بیرون اروپای اشغالی سخت بود. پس از ملاقات با یان کارسکی، که چندین سفر پنهانی به مناطق اشغالی د لهستان انجام داده بود و توانست با فرار خود به نیروهای متفق هشدار دهد، فلیکس فرانکفورتر قاضی یهودی دیوان عالی آمریکا عنوان کرد که فکر نمی کند کارسکی دروغ گفته باشد، اما نمی تواند به گفته های او باور پیدا کند. با این حال بروشور توانست باعث رشد آگاهی در زمینه کشتار یهودیان شود و زنگ خطر برای دیگر سیاست مداران در سراسر جهان را به صدا درآورد. [ ۷]
اغلب مفسان به این پرسش که چرا این گزارش زودتر منتشر نشده، حتی پس از آنکه دولت در تبعید لهستان توسط دولت زیرزمینی و گروه های مقاومت از کشتارها مطلع شده بود، اشاره کرده اند. امانوئل رینگل بلوم، تاریخ نویس گتو ورشو، دولت زیرزمینی لهستان را متهم می کند که حاضر به درز اطلاعات دربارهٔ کشتار یهودیان نبود؛ به باور او، این اتفاق تنها پس از اصرارهای پیاپی یهودیان رخ داد. او همچنین به سکوت دولت در تبعید در اشاره به کشتار گتو ورشو میان ژوئیه تا سپتامبر ۱۹۴۲ تاخت. به نوشته ایگناسی شوارتزبارت که یکی از دو عضو یهودی دولت در تبعید بود، لهستانی ها از این هراس داشتند که جلب توجه متفقین به زجر مردم یهود باعث کم شدن توجهشان به زجر و دردهای مردم لهستانی شود. بعضی تاریخ دان ها این ادعا را پذیرفته اند و بعضی دیگر اما این نظریه را مطرح کرده اند که عدم توجه به کشتار یهودیان می توانسته برآمده از شوک و ناباوری شدید از کشتاری در آن ابعاد بوده باشد. [ ۵]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفاین بروشور شامل گزارش ها و اسنادی دربارهٔ هولوکاست در لهستان بود و مهم ترین بخش آن را یادداشت رازینسکی تشکیل می داد که توسط ادوارد برنارد رازینسکی، وزیر امور خارجه دولت در تبعید لهستان، بر پایه اطلاعات ارسالی توسط ارتش میهنی تهیه شده و شامل اطلاعاتی دربارهٔ کشتارها با گلوله و نیز بهره گیری از گاز سمی می شد. به نوشته این گزارش یهودیان از گتوی ورشو به تربلینکا، بلزک و سوبیبور فرستاده شده بودند؛ مکان هایی که به درستی توسط دولت زیرزمینی لهستان به عنوان «اردوگاه های پاکسازی» معرفی شدند. [ ۴] به گفته رازینسکی، از سه میلیون یهودی لهستانی، یک سومشان کشته شده بودند؛[ ۵] اگرچه این تخمین او در واقع کمتر از تخمین های دقیق تر بود. [ ۶]
اگرچه این گزارش دارای اطلاعات گسترده و با جزئیات از آزار و اذیت و کشتار یهودیان در لهستان بود، اما تأثیر آن محدود ماند چرا که باور به اینکه آلمانی ها در حال پاکسازی سیستماتیک یهودیان بودند برای بسیاری از مردم در بیرون اروپای اشغالی سخت بود. پس از ملاقات با یان کارسکی، که چندین سفر پنهانی به مناطق اشغالی د لهستان انجام داده بود و توانست با فرار خود به نیروهای متفق هشدار دهد، فلیکس فرانکفورتر قاضی یهودی دیوان عالی آمریکا عنوان کرد که فکر نمی کند کارسکی دروغ گفته باشد، اما نمی تواند به گفته های او باور پیدا کند. با این حال بروشور توانست باعث رشد آگاهی در زمینه کشتار یهودیان شود و زنگ خطر برای دیگر سیاست مداران در سراسر جهان را به صدا درآورد. [ ۷]
اغلب مفسان به این پرسش که چرا این گزارش زودتر منتشر نشده، حتی پس از آنکه دولت در تبعید لهستان توسط دولت زیرزمینی و گروه های مقاومت از کشتارها مطلع شده بود، اشاره کرده اند. امانوئل رینگل بلوم، تاریخ نویس گتو ورشو، دولت زیرزمینی لهستان را متهم می کند که حاضر به درز اطلاعات دربارهٔ کشتار یهودیان نبود؛ به باور او، این اتفاق تنها پس از اصرارهای پیاپی یهودیان رخ داد. او همچنین به سکوت دولت در تبعید در اشاره به کشتار گتو ورشو میان ژوئیه تا سپتامبر ۱۹۴۲ تاخت. به نوشته ایگناسی شوارتزبارت که یکی از دو عضو یهودی دولت در تبعید بود، لهستانی ها از این هراس داشتند که جلب توجه متفقین به زجر مردم یهود باعث کم شدن توجهشان به زجر و دردهای مردم لهستانی شود. بعضی تاریخ دان ها این ادعا را پذیرفته اند و بعضی دیگر اما این نظریه را مطرح کرده اند که عدم توجه به کشتار یهودیان می توانسته برآمده از شوک و ناباوری شدید از کشتاری در آن ابعاد بوده باشد. [ ۵]