پاکار
/pAkAr/
مترادف پاکار: پیشکار، عریف، کارگزار، پادو، خادم، خدمتکار، نوکر
متضاد پاکار: کارفرما
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( صفت اسم ) ۱- کسی را گویند که چون تحصیلداری بجایی بیاید او زر از مردم تحصیل کند و بتحصیلدار دهد شخصی که در شهرها و دهها جای مردم بمحصلان و ارباب طلب دیوانی نماید کار گذار عریف . ۲- کسی که برای محافظت کشت و زرع دهقانان در دهکده ها مدت یک سال استخدام شود . ۳- خدمتکار پادو چاکر نوکر خادم . ۴- آنکه مستراح را جاروب کند کناس . ۵- پیرمرد برزن وده. ۶- مامور محلی که زیر دست کدخدا وزیر دست میرابست و کار او مراقبت کشتزارهای دهقانانست .
پایکار خدمتکار
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. [قدیمی] نوکر، خدمتکار.
۳. [قدیمی] پادو.
۴. [منسوخ] تحصیل دار.
فرهنگستان زبان و ادب
گویش مازنی
واژه نامه بختیاریکا
دانشنامه عمومی
پاکار در معماری بخشی از سازه درست در نقطه ای میان دیوار و تاق یا گنبد است که از یک سو بالاترین بخش دیوار و از دیگر سو پست ترین بخش تاق یا گنبد که چَفد از آنجا آغاز می شود را به هم می دوساند ( متصل می کند ) . به بیان ساده تر پاکار جایی ست که تاق یا گنبد از آن آغاز می شود و پاراسته که نخستین بخش چَفد تاق یا گنبد است مستقیم روی آن قرار می گیرد. پاکار دو جور است:
۱ پاکار با کیز که در سبک آجرچینی تاق ضَربی پیاده می شود.
۲ پاکار بی کیز که در سبک آجرچینی تاق رومی و تاق چَپیله پیاده می شود.
شیوه نشاندن چَفد تاق و گنبد بر روی پاکار نیز سه جور است:
۱ تاق یا گنبد از همانجایی که دیوار انجام یافته یکنواخت با دیوار و بی هیچ پیشامدگی یا تورفتگی ای نسبت به آن آغاز شود.
۲ تاق با یک پیشامدگی به اندازه یک چارک یا کَلوک بیرون آید و آنگاه چفد آغاز شود؛ از این ریخت به شکل روشمند و بارز در تاق کلیل آذری استفاده شده است.
۳ تاق با تورفتگی ای که کیز خوانده می شود بر روی پاکار آغاز شده و بالا برود.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف۱ پاکار با کیز که در سبک آجرچینی تاق ضَربی پیاده می شود.
۲ پاکار بی کیز که در سبک آجرچینی تاق رومی و تاق چَپیله پیاده می شود.
شیوه نشاندن چَفد تاق و گنبد بر روی پاکار نیز سه جور است:
۱ تاق یا گنبد از همانجایی که دیوار انجام یافته یکنواخت با دیوار و بی هیچ پیشامدگی یا تورفتگی ای نسبت به آن آغاز شود.
۲ تاق با یک پیشامدگی به اندازه یک چارک یا کَلوک بیرون آید و آنگاه چفد آغاز شود؛ از این ریخت به شکل روشمند و بارز در تاق کلیل آذری استفاده شده است.
۳ تاق با تورفتگی ای که کیز خوانده می شود بر روی پاکار آغاز شده و بالا برود.

wiki: پاکار
پیشنهاد کاربران
واژگان کتیچی
در گویش کتیچی پاکار به معنی میراب است. کسی که وظیفه دارد جوی آب را تمیز کند.
در گویش کتیچی پاکار به معنی میراب است. کسی که وظیفه دارد جوی آب را تمیز کند.
پادو ( فارسی دری )
servant
پاکار : محل قرارگیری سقف روی دیوار در طاق ضربی را پاکار گویند . ( اصطلاح بنایی و ساختمان سازی )
آماده در زبان مازنی.
آماده البته به مازنی.
پایه در همه کار