پاک کرده


معنی انگلیسی:
drawn

فرهنگ عمید

ویژگی چیزی که چرک و آلودگی یا آشغال و نخالۀ آن از میان برده شده.

مترادف ها

picked (صفت)
پوست کنده، خاردار، نوک تیز، نوک دار، عمدی، لخت، برگزیده، انتخاب شده، پاک کرده، کلنگ خورده

پیشنهاد کاربران

بپرس