پاژنگ

لغت نامه دهخدا

پاژنگ. [ ژَ ] ( اِ مرکب ) بمعنی پاچنگ است که کفش و پاافزار باشد. ( برهان ). پازنگ. پوزار. پای افزار.

فرهنگ فارسی

( اسم ) پاچنگ
پازنگ پوزار

فرهنگ معین

(ژَ ) (اِمر. ) نک پاچنگ .

فرهنگ عمید

۱. دریچه.
۲. کفش.

پیشنهاد کاربران

در زبان لکی یعنی ۱. جنس بز نر گفته می شود پازن۲. پاژنگ اصطلاحی است که بز نر هنگام جفت گیری با پا به جفتش می زند و حرکت دادن پا را ژنگ می گویند
در شاهرود و اطراف تهران به پازن پاژنگ میگویند -

بپرس