پاچه خواری
واژه نامه بختیاریکا
پیشنهاد کاربران
اصطلاحی است در فرهنگ عامه بمعنای "چاپلوسی و تزویر" بکار می رود که متاسفانه در فرهنگ و در بین ما ایرانیا بسیار رایج است
پاچه خواری نیست پاچه خاری درسته یعنی خاراندن پاچه ( پای کوچک! ) کسی، که همون معنی چاپلوسی میده
پاچه خواری ، شرک است چون شخص سعی میکند جوری حرف بزند و جوری رفتار کند که طرف در دفعات بعد هم هوایش را داشته باشد و اتفاقی که می افتد این است که درست از همان ناحیه ضربه میخورد چون خداوند او را به همان آدمه که چاپلوسیش را کرده واگذار میکند
دقیقا پاچه خواری صحیح است نه پاچه خاری
این مثل به معنای خوردن پاچه های گوسفند است.
در اکثر فرهنگها و جوامع قدیم و مخصوصا در نزد اقوام خوزستانی رسم بر این بود که در میهمانی های عمومی ، ، ، معمولا کله پاچه ی گوسفند را می پختند و بر روی سفره فقط برای شیخ یا کدخدا و بزرگ آن خاندان قرار می دادند، ( عرب زبانان خوزستان هنوز هم چنین رسمی دارند که در مهمانی های رسمی ، شیخ کله پاچه می خورد و بقیه مردم از، آش و گوشت همان گوسفند )
... [مشاهده متن کامل]
معنای این رسم هم چنین بود که شیخ و کدخدا و بزرگ هر طایفه سر و مغز متفکر و قابل احترامتر از بقیه مردم آن طایفه است
همیشه هم کسانی بودند که در کنار آن شیخ و کدخدا می نشستند و با تعریف و تمجیدهای راست و دروغ از او ، با شیخ همسفره می شدند و علاوه بر غذای خودشان ، پاچه خواری می کردند.
یعنی باقیمانده غذای شیخ را میخوردند و به این کار افتخار هم می کردند
این مثل از انجا شروع شد
میگویند فلانی همان کس است که برای پاچه خواری اینقدر به شیخ نزدیک شده و با دروغ و نیرنگ و تعریف و تمجید از شیخ توانسته اینقدر در روستا نفوذ کند و به ثروت و قدرت برسد
این مثل به معنای خوردن پاچه های گوسفند است.
در اکثر فرهنگها و جوامع قدیم و مخصوصا در نزد اقوام خوزستانی رسم بر این بود که در میهمانی های عمومی ، ، ، معمولا کله پاچه ی گوسفند را می پختند و بر روی سفره فقط برای شیخ یا کدخدا و بزرگ آن خاندان قرار می دادند، ( عرب زبانان خوزستان هنوز هم چنین رسمی دارند که در مهمانی های رسمی ، شیخ کله پاچه می خورد و بقیه مردم از، آش و گوشت همان گوسفند )
... [مشاهده متن کامل]
معنای این رسم هم چنین بود که شیخ و کدخدا و بزرگ هر طایفه سر و مغز متفکر و قابل احترامتر از بقیه مردم آن طایفه است
همیشه هم کسانی بودند که در کنار آن شیخ و کدخدا می نشستند و با تعریف و تمجیدهای راست و دروغ از او ، با شیخ همسفره می شدند و علاوه بر غذای خودشان ، پاچه خواری می کردند.
یعنی باقیمانده غذای شیخ را میخوردند و به این کار افتخار هم می کردند
این مثل از انجا شروع شد
میگویند فلانی همان کس است که برای پاچه خواری اینقدر به شیخ نزدیک شده و با دروغ و نیرنگ و تعریف و تمجید از شیخ توانسته اینقدر در روستا نفوذ کند و به ثروت و قدرت برسد
سلام.
در گذشته کسانی که پول زیادی برای خرید گوشت کله پاچه نداشتند مجبور بودند که پاچه بخورند. از همون جا این اصطلاح دراومده و به معنی بدبخت و البته چاپلوس است.
در گذشته کسانی که پول زیادی برای خرید گوشت کله پاچه نداشتند مجبور بودند که پاچه بخورند. از همون جا این اصطلاح دراومده و به معنی بدبخت و البته چاپلوس است.
احسان،
پاچه خواری ساخته مهران مدیری نیست کلمه قدیمی است و مفهوم چاپلوسی می دهد
پاچه خواری ساخته مهران مدیری نیست کلمه قدیمی است و مفهوم چاپلوسی می دهد
پاچه خاری یا پاچه خواری هیچ معنی و مفهومی ندارد . یک اصطلاح من درآوردی است که بی معنی و نامفهوم است . فقط مهران مدیری در فیلم هایش ازین اصطلاح ثقیل و جلف استفاده میکرد و امروز خیلی باب شده
آز کسی تعریف کردن
از کسی تعریف کردن
خود شیرینی
خود شیرینی کردن
خود شیرینی کردن یعنی از یکی تعریف الکی بکنیم مثلا شما چقدر خوبین و خود شیرینی کنیم
در نوشتن"پاچه خاری"درست است چون به معنی خاراندن پاچه است یعنی چاپلوسی، تملق، لفت و لیس کردن، بادمجان دور قاب چیدن.
اما اگر نوشته شود"پاچه خواری"معنی آن خوردن پاچه میشود که اگر قرار باشد تملق وچاپلوسی را به ذهن متبادر کند پس نادرست است.
اما اگر نوشته شود"پاچه خواری"معنی آن خوردن پاچه میشود که اگر قرار باشد تملق وچاپلوسی را به ذهن متبادر کند پس نادرست است.
چاپلوسی کردن
پاچه خواری. املاءِ ناصحیح پاچه خاری.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)