پاچنگ

لغت نامه دهخدا

پاچنگ. [ چ َ] ( اِ مرکب ) دریچه خرد. پاجنگ. پاژنگ :
مال فرازآری و بکار نداری
تا ببرند از در و دریچه و پاچنگ.
ابوعاصم.
|| پای افزار. کفش. پوزار. پاهنگ.

فرهنگ فارسی

دریچه، روزن، سوراخ دیوار، پاژنگ پاژنگه هم گویند
( اسم ) دریچ. کوچک پاجنگ پاژنگ .

فرهنگ معین

(چَ ) (اِمر. ) پای افزار، کفش .

فرهنگ عمید

۱. دریچه.
۲. روزن.
۳. سوراخ دیوار: مال فراز آری و نگاه نداری / تا ببَرند از در و دریچه و پاچنگ (ابوعاصم: شاعران بی دیوان: ۲۶۳ ).

پیشنهاد کاربران

پا چنگ یا باجه پنجره هایی مشبک ( بوده که از زمین فاصله داشته است. � برای ساختن این گونه پنجره از نوعی آجرهای لعابدار آبی بهره می جسته اند که بسیار شفاف بوده و تولید نور می کرده، این گونه پنجره ها در برخی
...
[مشاهده متن کامل]
جاها مانند زیرزمین به کار می رفته و در دوران قاجار مرسوم بوده است. امروزه هم از جهت روشنایی زیرزمین ها گاه از نوعی آجر شیشه ای شفاف سفید استفاده می کنند. این آجرهای شیشه ای در سقف زیرزمینهایی به کار می رود که بام آنها در خیابان واقع است.

به معنی دریچه و روزن و سوراخ دیوار هست

بپرس