پاوی

لغت نامه دهخدا

پاوی. ( اِخ ) اوگوست ژان ماری. یکی از رجال سیاست و کاشف فرانسوی که قسمتی بزرگ از هندوچین را کشف و بفرانسه ضمیمه کرد. مولد وی به دینان بسال 1847م./ 1263هَ. ق. و وفات در سنه 1925م.1343/ هَ. ق. است.

پاوی. ( اِخ ) شهری به ایالت لمباردی در ایتالیا بر ساحل رود تِسّن دارای 50000 تن سکنه و دانشگاه و دبیرستان و کنیسه زیبا.

پیشنهاد کاربران

پاوی، پَزِش - واژه فارسی میانه ساسانی ( پارسیگ، پارسیک ) -
جشن یَسنا در اتاقی ویژه در آتشکده برگزار می شود که این اتاق را پاویگاه ( پَزِشنگاه ) می نامند
این آبراهه در سراسر پاویگاه ( پَزِشنگاه ) در جریان هست که نشانه پاکی آب ها و جریان دار شدن زندگی است!
...
[مشاهده متن کامل]

این اتاق از مهرابه های مهری ( میتراییسم ) الگو برداری شده است!
پاو: شست و شو، پاکیزه کردن، پاک شدن
ی: یای نسبت و وابستگی فارسی
معنی: جای مطهر و مقدس ( وَرجاوَند ) ، اتاق پاکیزه ( ایزوله ) ، رختکن، گرمابه زرتشتیان، آبزَن -
آبراهه، مجرای ( کانالِ ) آب
پس از آن هم، این سبک از مِهرازی ( معماری ) مهرپرستی ( میتراییسم ) به اروپا راه یافت به مانند: جَکوزی یا وان!

بپرس