پالکی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( اسم ) کجاو. بی سقف .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
دانشنامه آزاد فارسی
پالِکی
(در سانسکریت پالی یانکا به معنی کجاوۀ بی سقف) اتاقکی چوبین، با کف و سطحی اندکی قوس دار به ابعاد تقریبی ۱×۱متر، با ارتفاعی حدود۱.۵ متر. پالکی ها را به دو طرف استر یا یابو می بستند و دو مسافر هم وزن، هریک بر طرفی، می نشستند که به آن ها هم پالکی می گفتند و امروزه مفهوم هم عقیده، و هم طبقه دارد. در پالکی یا زنان می نشستند تا از طوفان و آفتاب و باران و دیدگان نامحرم در امان باشند، یا کاروانیان بارهای قیمتی خود را در آن جای می دادند. در زمستان، مسافران می توانستند منقلی آتش با خود به درون پالکی ببرند. در خوابگزاری ها، پالکی به بزرگی و منفعت تعبیر شده است.
(در سانسکریت پالی یانکا به معنی کجاوۀ بی سقف) اتاقکی چوبین، با کف و سطحی اندکی قوس دار به ابعاد تقریبی ۱×۱متر، با ارتفاعی حدود۱.۵ متر. پالکی ها را به دو طرف استر یا یابو می بستند و دو مسافر هم وزن، هریک بر طرفی، می نشستند که به آن ها هم پالکی می گفتند و امروزه مفهوم هم عقیده، و هم طبقه دارد. در پالکی یا زنان می نشستند تا از طوفان و آفتاب و باران و دیدگان نامحرم در امان باشند، یا کاروانیان بارهای قیمتی خود را در آن جای می دادند. در زمستان، مسافران می توانستند منقلی آتش با خود به درون پالکی ببرند. در خوابگزاری ها، پالکی به بزرگی و منفعت تعبیر شده است.
wikijoo: پالکی
مترادف ها
تخت روان، کجاوه، پالکی
تخت روان، کجاوه، پالکی
پیشنهاد کاربران
دو صندوق بدون در روباز که بر دو طرف قاطر یا شتر بسته می شد و در هر صندوق یک نفر قرار می گرفت. این وسیله برای حمل مسافر خصوصاً بانوان و اطفال استفاده می شد