دیکشنری
مترجم
بپرس
پالونک
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
پالونک. [ ] ( اِخ ) قریه ای به شش فرسنگی جنوب جشنیان. ( فارسنامه ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها