پالودگی. [ دَ / دِ ] ( حامص ) ترویق. بی غلّی : تو گمان کردی که گرد آلودگی در صفا غش کی هلد پالودگی.مولوی.
پالایش کردنصاف نمودنخالص کردنبی غل و غش کردنگهر جُست نتوان به آسودگیبوَد نقره محتاج پالودگی✏ �نظامی�+ عکس و لینک