پالایشی

مترادف ها

purgative (صفت)
مسهل، ضد یبوست، تطهیری، کارکن، پاکساز، پالایشی

پیشنهاد کاربران

پالایش واژه ای فارسی و برگرفته از فعل �پالودن� به معنای پاک کردن آلودگی می باشد .
آلودن و پالودن
آرایش و پیرایش