دیکشنری
مترجم
بپرس
پالایش کردن
معنی انگلیسی
:
purify
,
refine
,
sublime
دنبال کنید
واژه نامه بختیاریکا
پالنیدِن
مترادف ها
purify
(فعل)
پاک کردن، تصفیه کردن، پالودن، خالص کردن، پالایش کردن
فارسی به عربی
صافی
پیشنهاد کاربران
پالیدن
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها