پالان یا پالون کسی را افتاب گذاشتن
اصطلاحات و ضرب المثل ها
عذر کسی را خواستن؛ کسی را اخراج کردن
مثال:
هر روز چند تومنی از دخل کش می رفت، اما حاجی بو برده بود و زاغ سیاشو چوب می زد تا اینکه یک روز عصرسر بزنگاه مچشو گرفت و بعد هم پالونشو آفتاب گذاشت.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید