پاشیدنی


معنی انگلیسی:
splashy

لغت نامه دهخدا

پاشیدنی. [ دَ ] ( ص لیاقت ) لایق پاشیدن. که درخور پاشیدن است. افشاندنی. پراکندنی. پریشیدنی. برافشاندنی.

فرهنگ فارسی

( صفت ) در خور پاشیدنافشاندنیپراکندگی پریشیدنی برافشاندنی .

فرهنگ عمید

درخور پاشیدن.

پیشنهاد کاربران

بپرس