پاشنه سر: عقب سر
مانند:کم کم فرو نشسته شد، پشت به دیوار داد و پاشنه سر بر خشتی گذاشت،
کلیدر
محمود دولت آبادی
پاشنَه/ پاشنِه: جزء موخر پای آدمی. ( فرهنگ اسدی نسخه خطی نخجوانی )
بَل، عقب، پاشنا، بَسل ( برهان )
... [مشاهده متن کامل]
لغت نامه ی دهخدا
زیر نظر: دکتر محمَّد معین و دکتر سیّد جعفر شهیدی
نشر: دانشگاه تهران
مانند:کم کم فرو نشسته شد، پشت به دیوار داد و پاشنه سر بر خشتی گذاشت،
کلیدر
محمود دولت آبادی
پاشنَه/ پاشنِه: جزء موخر پای آدمی. ( فرهنگ اسدی نسخه خطی نخجوانی )
بَل، عقب، پاشنا، بَسل ( برهان )
... [مشاهده متن کامل]
لغت نامه ی دهخدا
زیر نظر: دکتر محمَّد معین و دکتر سیّد جعفر شهیدی
نشر: دانشگاه تهران