دیکشنری
مترجم
بپرس
پاشنه ترکیده
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
پاشنه ترکیده. [ ن َ/ ن ِ ت َ دَ / دِ ] ( ص مرکب ) در تداول عامیانه ؛ بی سروپا: خانم پاشنه ترکیده.
فرهنگ فارسی
( صفت ) بی سر و پا : خانم پاشنه ترکیده .
بی سروپا
پیشنهاد کاربران
پاشنه ترکیده : [عامیانه، اصطلاح] بی سر و پا، آدم پست.
بی اصل و نسب ، بی ریشه
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها