دیکشنری
مترجم
بپرس
پاسگزار
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
پاسگزار. [ گ ُ ] ( نف مرکب ) رجوع به پاسگذار شود.
فرهنگ فارسی
( اسم صفت ) شکور شاکر شکر گزار حقگزار .
فرهنگ معین
(گُ ) (ص فا. ) شاکر، حقگزار.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها