پاسک

لغت نامه دهخدا

پاسک. [ س َ / س ُ ] ( اِ ) خمیازه. دهن دره. دهان دره. ( برهان ). فاژ. فاژه. آسا. اَسا. خامیاز. خامیازه. تثاوب ثوباء. رجوع به آسا شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) خمیازه دهان دره فاژ فاژه آسا خامیاز پاشک .
خمیازه دهن دره

فرهنگ معین

(سَ یا سُ ) (اِ. ) خمیازه ، دهان دره .

فرهنگ عمید

= باسک

گویش مازنی

/paasek/ پاس کوچک - گوه ی کوچک

دانشنامه عمومی

پاسک، روستایی در دهستان هیت بخش مرکزی شهرستان قصرقند در استان سیستان و بلوچستان ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، جمعیت این روستا برابر با ۲٬۰۳۵ نفر ( ۴۲۳ خانوار ) بوده است. [ ۱]
عکس پاسک
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

فاژ، خمیازه. فنجا. آسا. و افاک ( در گویش جنوبی ها به ویژه استان کرمان. )

بپرس