دیکشنری
مترجم
بپرس
پاسنگین
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
پاسنگین. [ س َ ] ( ص مرکب ) آنکه دیر دیر بدیدار خویشان و دوستان شود.
فرهنگ فارسی
( اسم ) آنکه دیر دیر بدیدار دوستان و خویشان شود .
آنکه دیر دیر بدیدار دوستان شود
فرهنگ معین
(سَ ) (اِمر. ) آن که دیر به دیدار دوستان و خویشان برود.
مترادف ها
heavy-footed
(صفت)
عاری از خیال، دل سنگین، پاسنگین، اهسته و سنگین در حرکت
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها