پاسنگین

لغت نامه دهخدا

پاسنگین. [ س َ ] ( ص مرکب ) آنکه دیر دیر بدیدار خویشان و دوستان شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) آنکه دیر دیر بدیدار دوستان و خویشان شود .
آنکه دیر دیر بدیدار دوستان شود

فرهنگ معین

(سَ ) (اِمر. ) آن که دیر به دیدار دوستان و خویشان برود.

مترادف ها

heavy-footed (صفت)
عاری از خیال، دل سنگین، پاسنگین، اهسته و سنگین در حرکت

پیشنهاد کاربران

بپرس