[ویکی نور] پاسخ نامه شیخ جعفر کاشف الغطاء به عبدالعزیز بن سعود (منهج الرشاد لمن اراد السداد). پاسخ نامه شیخ جعفر کاشف الغطاء به عبدالعزیز بن سعود (منهج الرضاد لمن أراد السداد) متن نامه شیخ جعفر بن خضر کاشف الغطا به پادشاه عربستان؛ عبدالعزیز بن سعود می باشد که به قلم محمد تقدمی صابری، تحقیق و به فارسی ترجمه شده است.
این نامه در سال 1210ق/ 1795م یا در روزگار علامه سید مهدی بحر العلوم، که در سال 1212ق/ 1797م به سرای سرمدی شده، نگارش یافته است. مرجعیت در آن دوره، میان شماری از مجتهدان تقسیم شده بود، چندان که بحر العلوم کار تدریس را می پرداخت، کاشف الغطاء زعامت داشت و فتوا می گفت و شیخ حسین نجف، پیشوای نماز جماعت بود. این تقسیم بندی گواه آن است که مرجعیت تقلید در سیاست و دین، در انحصار شخصی کاشف الغطاء بوده، نه مجتهدان بزرگ همسنگ او
کتاب با دو مقدمه از محقق و نویسنده آغاز و مطالب در سه فصل و خاتمه، تنظیم شده است.
این نامه، بازمانده نامه نگاری میان دو شخصیت سترگ است: شیخ جعفر کاشف الغطاء، پیشوای طایفه امامیه در روزگار خویش (متوفی 1228ق/ 1813م) از یک سو و امیر عبدالعزیز بن سعود از رهبران جریان وهابیگری در دوره نخست آن (متوفی 1218ق/ 1803م) از دیگر سو است
در مقدمه محقق، ضمن اشاره به ویژگی های نامه کاشف الغطاء، انگیزه وی از نگارش این نامه بیان و به این نکته اشاره شده است که آنچه کاشف الغطاء را به نگارش این نامه واداشت، نامه ای بود که امیر عبدالعزیز بدو نگاشت و در آن بر کردار زایران آرامگاه های دینی مقدس خرده گرفت که بر پایه باورهایی چون: شفاعت، توسل و استغاثه، انجام می شد و به باور وهابیان، شرک می نمود. به اعتقاد محقق، این برگ ها، مناقشات و جدل هایی را دربر گرفته است که برای دریافت آن ها، آگاهی از شرایطی که بر سرزمین حجاز و سرزمین های پیرامون آن سایه افکنده بود، ناگزیر و بایسته است و به همین دلیل، در این مقدمه، به تشریح اوضاع سیاسی و اجتماعی این منطقه پرداخته شده است
روش کاشف الغطاء در این نامه ویژگی هایی دارد که مهمترین آن ها چنین است:
اگرچه کاشف الغطاء، امیر فاتح را بسیار گرامی می داشته است، لیک نامه او از واقع بینی در رفتار با این امیر تهی نیست. از این رو، با او به زبانی رودررو که آن را درمی یابد، سخن گفته است. کاشف الغطاء پذیرش مذهب وهابی از سوی عبدالعزیز را به ناآگاهی او در گزینش مذهبی نسبت داده است که باید بپذیرد و از برایش بستیزد و این ناآگاهی را از شناخت فکری اندک او برخاسته می داند.
کتاب با دو مقدمه از محقق و نویسنده آغاز و مطالب در سه فصل و خاتمه، تنظیم شده است.
این نامه، بازمانده نامه نگاری میان دو شخصیت سترگ است: شیخ جعفر کاشف الغطاء، پیشوای طایفه امامیه در روزگار خویش (متوفی 1228ق/ 1813م) از یک سو و امیر عبدالعزیز بن سعود از رهبران جریان وهابیگری در دوره نخست آن (متوفی 1218ق/ 1803م) از دیگر سو است
در مقدمه محقق، ضمن اشاره به ویژگی های نامه کاشف الغطاء، انگیزه وی از نگارش این نامه بیان و به این نکته اشاره شده است که آنچه کاشف الغطاء را به نگارش این نامه واداشت، نامه ای بود که امیر عبدالعزیز بدو نگاشت و در آن بر کردار زایران آرامگاه های دینی مقدس خرده گرفت که بر پایه باورهایی چون: شفاعت، توسل و استغاثه، انجام می شد و به باور وهابیان، شرک می نمود. به اعتقاد محقق، این برگ ها، مناقشات و جدل هایی را دربر گرفته است که برای دریافت آن ها، آگاهی از شرایطی که بر سرزمین حجاز و سرزمین های پیرامون آن سایه افکنده بود، ناگزیر و بایسته است و به همین دلیل، در این مقدمه، به تشریح اوضاع سیاسی و اجتماعی این منطقه پرداخته شده است
روش کاشف الغطاء در این نامه ویژگی هایی دارد که مهمترین آن ها چنین است:
اگرچه کاشف الغطاء، امیر فاتح را بسیار گرامی می داشته است، لیک نامه او از واقع بینی در رفتار با این امیر تهی نیست. از این رو، با او به زبانی رودررو که آن را درمی یابد، سخن گفته است. کاشف الغطاء پذیرش مذهب وهابی از سوی عبدالعزیز را به ناآگاهی او در گزینش مذهبی نسبت داده است که باید بپذیرد و از برایش بستیزد و این ناآگاهی را از شناخت فکری اندک او برخاسته می داند.