پاساژ

/pAsAZ/

مترادف پاساژ: بازارچه، تیمچه، راهرو، گذرگاه، معبر

برابر پارسی: تیمچه

معنی انگلیسی:
arcade, galleria, mall, passage, shopping center

لغت نامه دهخدا

پاساژ. ( فرانسوی ، اِ ) بازار سرپوشیده که دو در دارد دخول و خروج را.

فرهنگ فارسی

گذر، گذرگاه، عبور، راهروسرپوشیده، بازارچه
۱- معبر گذرگاه . ۲- بازار سر پوشیده که دو در برای دخول و خروج دارد تیمچه. ۳- رنگ رابط بین دو رنگ و هر عنصر واسطه بین دو عنصر یک تابلو . ۴- ( کوهنوردی ) معبر مشکل سنگی که با وسایل فنی از آن گذرند .
بازار سرپوشیده که دو در دارد دخول و خروج را

فرهنگ معین

[ فر. ] ( اِ. ) ۱ - معبر، گذرگاه . ۲ - بازار سرپوشیده که دو طرف آن مغازه وجود دارد.

فرهنگ عمید

مکان وسیع سرپوشیده ای که در دو طرف یا گرداگرد آن مغازه، کارگاه، یا دفتر کار وجود دارد.

دانشنامه عمومی

پاساژ (موسیقی). بخش ( به انگلیسی: Section ) در موسیقی، یک طرح موسیقایی کامل اما غیرمستقل است. انواع بخش شامل: پیش درآمد یا مقدمه، درآمد یا گشایش، تکرار و مرور، آواز، کر، فرجام، خاتمه یا سررسید و اتمام آهسته است. برخی از قطعات شناخته شده تنها از یک یا دو بخش ساخته شده اند.
گذر[ ۱] یا پاساژ ( به انگلیسی: Passage ) طرحی موسیقایی ست، که می تواند از لحاظ استقلال کامل باشد یا نباشد. [ ۲]
در لغت به معنی گذر است. در موسیقی اصطلاحی است برای جمله ای کوچک یا بزرگ که نقش آن برای پیوند یا ارتباط دو قسمت موسیقی است. گاهی پاساژها جنبه ویرتئوزیته به خود می گیرد که نوازنده برای نشان دادن مهارت، استفاده می نماید. در موسیقی ردیف گذرها یا پاساژها معمولاً برای ارتباط بین دو جمله یا دو گوشه موسیقی استفاده می شوند. [ ۳]
عکس پاساژ (موسیقی)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

پاساژ (passage)
در موسیقی، اصطلاحی غیرفنی که به تکه ای از قطعۀ موسیقی با طول متغیر اشاره دارد؛ این تکه معمولاً قسمت کوتاهی است که با یک خصوصیت ملودیک یا ساختاری منفرد، مشخص و متمایز شده است.

جدول کلمات

تیمچه, بازار

مترادف ها

passage (اسم)
راهرو، تصویب، قطعه، گذرگاه، روی داد، نقل قول، عبور، معبر، سیر، عبارت، انقضاء، گذر، پاساژ، اجازه عبور، حق عبور، کار کردن مزاج، عابر، ممر، سفر دریا، عبارت منتخبه از یک کتاب

فارسی به عربی

مرور

پیشنهاد کاربران

پاساژ ؛ مفاهیمی که در درون این کلیدواژه نهفته است ؛ ( پاسبانی یا پاسگاهی یا پست دادن در یک پاسارگاد ، پاسخ دادن ، عبور یا گذرگاه و انتقال یا ارسال و فرستادن و کنترل و محاسبه ) یعنی ارسال و انتقالی که همراه با نگهبانی و مراقبت و دیده بانی و محاسبه شده در محل عبور و مرور باشد.
...
[مشاهده متن کامل]

ریشه ی اصلی کلمه ی پاساژ، پاس می باشد. و مفهوم پاس اشاره به یک جریان سیال و پاسکال با حرکت رو به جلو و رو به پیشرفت در یک کال جریان دار را دارد. جهت تایید این مطلب اصطلاح پس از آن در مکالمات در حال استفاده می باشد. که کلمه ی پس در اینجا در جایگاه های کاربردی مختلف اشاره به پیش رو و جلو و آینده دارد. یا اصطلاح پس پریروز به مفهوم روزی که از آن عبور کردیم و به پیش افتادیم. و اصطلاح پس انداز به مفهوم پس انداختن برای آینده.
این کلیدواژه در نگارش زبان انگلیسی Passage به مفهوم گذرگاه و معبر می باشد. مثل اصطلاح gate pass که به عنوان دروازه ی ورود و خروج همراه با نگهبان در ساختمان ها استفاده می شود.
در بازی فوتبال، پاس دادن توپ مفهوم یک انتقال کنترل شده همراه با دیده بانی و مراقبت در واقعیت کار وجود دارد.
در دانشگاه ها اصطلاح پاس نمودن درس یا پاس نمودن ترم درسی رایج می باشد.
در اصطلاح محلی جنوب کشور مثل بوشهر و لرهای لرستان و دیگر نقاط اصطلاح ( سیم بسی کن تا بیاد ) یعنی برای من بفرست تا بیاد.

بازارسر پوش که نمونه آن بازار سر پوشیده سبزوار هنوز قسمت جنوبی آن در امتداد خیابان اسرار جنوبی دایر است که به صورت صلیب از شمال به جنوب و از شرق به غرب بوده که در زمان پهلوی بدون توجه. به میراث باستان
...
[مشاهده متن کامل]
شمالی و شرقی و غربی آن خراب و تعریض خیابان بیهق و خیابان اسرار شده ولی در همان قسمت باقیمانده مشت نمونه خروار است چون چند تا تیمچه و کاروانسرای بزرگ جهت بارگیری و بار اندازی قافله های شتر وجود دارد

مرکز خرید
پوشینگاه

بپرس