پازیریک، قالی
پازیریک، قالی
پازیریک، قالی
کهن ترین فرش گره بافت و پرزدار موجود در جهان که نام آن برگرفته از نام منطقه پازیریک در جنوب روسیهاست. سرگی رودنکو، باستان شناس معروف روس ، آن را در ۱۳۲۸ش (۱۹۴۹م) از درون گوری یخ زده در منطقۀ پازیریک کشف کرد. طبق آزمایش های صورت گرفته با کربن رادیواکتیو، فرش مذکور متعلق به قرن های ۵ و ۴پ م است. توجه جهانیان و همۀ هنرمندان و باستان شناسان به فرش مذکور و اهمیتی که برای این نادرۀ دوران قایل اند، به سبب اسلوب به کار رفته در بافت آن است؛ زیرا ۲۵۰۰ سال پیش، این دست بافته با روش امروزی، با استفاده از تار و پود با پرز همراه با گره، بافته شده است و در طراحی آن نیز، نقش مایه ها و نگاره هایی بسیار سنجیده با قرینه سازی کامل در چارچوب نقشه ای متوازن و یکدست، با رعایت همۀ اندازه ها دیده می شود. پروفسور رودنکو، کاشف فرش مذکور، اولین فردی بود که پس از مطالعات جامع از ایرانی بودن این فرش سخن گفت و از رازهای نهفته در پس تمدنی قدیمی و متعالی، موشکافانه پرده برداشت؛ او در اثبات ایرانی بودن این فرش در کتاب خود با نام مقابر یخ زدۀ سیبری: سوارکاران عصر آهن مدفون در پازیریک، نوشته است: در طرح پازیریک صف های منظم مردان و چهارپایان که همگی با فاصله ای معین از پی یکدیگر قرار دارند، به روشنی یادآور رسم های تزیینی هخامنشی و آشوری است. و شیوه گره زدن دم اسب ها و کاکل آن ها نیز به رسم ایرانیان است. در پیکرکنده های تخت جمشید و نیز در فرش پازیریک ستوربانان در سمت چپ اسب گام برمی دارند و دست راست خود را بر پشت گردن اسب نهاده اند. آنچه آشکار و انکارناپذیر است، شباهت تصویری گروهی آن به نقش برجسته های تخت جمشید است که همگی در صف های منظم و با فاصله ای معین از پی یکدیگر قرار دارند. نقش گوزن فرش پازیریک از دیگر موارد توجه برانگیز آن است. رودنکو یادآور شده است که این گوزن ها از تیرۀ گوزن زرد و خالدار و شاخ پهن ایرانی است. بعدها پروفسور رومن گیرشمن، ایران شناس فرانسوی، نیز هنگام معرفی چندین ظرف سیمین و نیز تصویر چند کنده کاری در طاق بستان به مانندگی گوزن مشهور به «گوزن بین النهرینی» و گوزن شاخ پهن ایرانی، که بدن خالدارش با همان شاخ های پهناور پوشیده است، اذعان کرد. او در مورد نفوذ هنر هخامنشی بر روی اشیای متعلق به قرن های ۴ و ۳پ م در قبرهای یخ زده رؤسای قبیلۀ صحراگردان در پازیریک نوشته است: «در قسمت مرکزی این فرش یک ردیف ستاره های چهارپر نقش شده که روی اشیای مکشوف در لرستان نیز دیده می شود. نقش حاشیۀ این فرش کاملاً مطابق با سنت های هخامنشی است و دو ردیف گوزن و سواره را نشان می دهد. در این فرش حتی خصوصیاتی از جل نمد منگوله دار یونانی و ایرانی نیز دیده می شود». از نظر دانش فرش شناسی، مشخصات فرش پازیریک به شرح زیر است: اندازۀ آن۱.۸۹ در۱.۹۸ متر، زیر فرش برابر ۳,۶۰۰ گره در هر دسی متر مربع است و در نقشۀ فرش در حاشیه اول تکرار جانور افسانه ای بالدار، در حاشیۀ دوم، چهارده سوارکار، چهارده ستوربان، ۲۸ اسب، در حاشیۀ سوم، تکرار گل چهار برگی، در حاشیۀ چهارم، تکرار ۲۴ گوزن خالدار شاخ پهن، در حاشیۀ پنجم، تکرار جانور افسانه ای، شبیه حاشیه اول، و در وسط فرش، ۲۴ چهارگوش که درون هر یک نگاره ای هشت پر دیده می شود. فرش پازیریک از آثار بسیار باارزش تاریخ هنر ایرانی و در شمار معدودترین آثار نفیس جهان است. دربارۀ فرش مذکور، پس از گذشت تقریباً نیم قرن از کشف آن، آرای گوناگونی داده اند که بیشتر با جریان های سیاسی و فرهنگی ضدایرانی توأم است. قالی پازیریک هم اکنون در موزۀ ارمیتاژ در روسیه نگهداری می شود.
پازیریک، قالی
پازیریک، قالی
کهن ترین فرش گره بافت و پرزدار موجود در جهان که نام آن برگرفته از نام منطقه پازیریک در جنوب روسیهاست. سرگی رودنکو، باستان شناس معروف روس ، آن را در ۱۳۲۸ش (۱۹۴۹م) از درون گوری یخ زده در منطقۀ پازیریک کشف کرد. طبق آزمایش های صورت گرفته با کربن رادیواکتیو، فرش مذکور متعلق به قرن های ۵ و ۴پ م است. توجه جهانیان و همۀ هنرمندان و باستان شناسان به فرش مذکور و اهمیتی که برای این نادرۀ دوران قایل اند، به سبب اسلوب به کار رفته در بافت آن است؛ زیرا ۲۵۰۰ سال پیش، این دست بافته با روش امروزی، با استفاده از تار و پود با پرز همراه با گره، بافته شده است و در طراحی آن نیز، نقش مایه ها و نگاره هایی بسیار سنجیده با قرینه سازی کامل در چارچوب نقشه ای متوازن و یکدست، با رعایت همۀ اندازه ها دیده می شود. پروفسور رودنکو، کاشف فرش مذکور، اولین فردی بود که پس از مطالعات جامع از ایرانی بودن این فرش سخن گفت و از رازهای نهفته در پس تمدنی قدیمی و متعالی، موشکافانه پرده برداشت؛ او در اثبات ایرانی بودن این فرش در کتاب خود با نام مقابر یخ زدۀ سیبری: سوارکاران عصر آهن مدفون در پازیریک، نوشته است: در طرح پازیریک صف های منظم مردان و چهارپایان که همگی با فاصله ای معین از پی یکدیگر قرار دارند، به روشنی یادآور رسم های تزیینی هخامنشی و آشوری است. و شیوه گره زدن دم اسب ها و کاکل آن ها نیز به رسم ایرانیان است. در پیکرکنده های تخت جمشید و نیز در فرش پازیریک ستوربانان در سمت چپ اسب گام برمی دارند و دست راست خود را بر پشت گردن اسب نهاده اند. آنچه آشکار و انکارناپذیر است، شباهت تصویری گروهی آن به نقش برجسته های تخت جمشید است که همگی در صف های منظم و با فاصله ای معین از پی یکدیگر قرار دارند. نقش گوزن فرش پازیریک از دیگر موارد توجه برانگیز آن است. رودنکو یادآور شده است که این گوزن ها از تیرۀ گوزن زرد و خالدار و شاخ پهن ایرانی است. بعدها پروفسور رومن گیرشمن، ایران شناس فرانسوی، نیز هنگام معرفی چندین ظرف سیمین و نیز تصویر چند کنده کاری در طاق بستان به مانندگی گوزن مشهور به «گوزن بین النهرینی» و گوزن شاخ پهن ایرانی، که بدن خالدارش با همان شاخ های پهناور پوشیده است، اذعان کرد. او در مورد نفوذ هنر هخامنشی بر روی اشیای متعلق به قرن های ۴ و ۳پ م در قبرهای یخ زده رؤسای قبیلۀ صحراگردان در پازیریک نوشته است: «در قسمت مرکزی این فرش یک ردیف ستاره های چهارپر نقش شده که روی اشیای مکشوف در لرستان نیز دیده می شود. نقش حاشیۀ این فرش کاملاً مطابق با سنت های هخامنشی است و دو ردیف گوزن و سواره را نشان می دهد. در این فرش حتی خصوصیاتی از جل نمد منگوله دار یونانی و ایرانی نیز دیده می شود». از نظر دانش فرش شناسی، مشخصات فرش پازیریک به شرح زیر است: اندازۀ آن۱.۸۹ در۱.۹۸ متر، زیر فرش برابر ۳,۶۰۰ گره در هر دسی متر مربع است و در نقشۀ فرش در حاشیه اول تکرار جانور افسانه ای بالدار، در حاشیۀ دوم، چهارده سوارکار، چهارده ستوربان، ۲۸ اسب، در حاشیۀ سوم، تکرار گل چهار برگی، در حاشیۀ چهارم، تکرار ۲۴ گوزن خالدار شاخ پهن، در حاشیۀ پنجم، تکرار جانور افسانه ای، شبیه حاشیه اول، و در وسط فرش، ۲۴ چهارگوش که درون هر یک نگاره ای هشت پر دیده می شود. فرش پازیریک از آثار بسیار باارزش تاریخ هنر ایرانی و در شمار معدودترین آثار نفیس جهان است. دربارۀ فرش مذکور، پس از گذشت تقریباً نیم قرن از کشف آن، آرای گوناگونی داده اند که بیشتر با جریان های سیاسی و فرهنگی ضدایرانی توأم است. قالی پازیریک هم اکنون در موزۀ ارمیتاژ در روسیه نگهداری می شود.
wikijoo: پازیریک،_قالی