پارک مارک، یک فیلم مستند نیمه بلند به کارگردانی بکتاش آبتین و محصول سال ۱۳۸۸ است.
این ششمین فیلم آبتین است که بر اساس زندگی واقعی سارقی به نام «مارکاس سوتیازیان» ساخته شده است. پارک مارک توانست دیپلم افتخار بهترین صدابرداری را در چهاردهمین جشن سینمای ایران کسب کند. بکتاش در این فیلم از عوامل مطرح سینما در حوزهٔ تصویر و صدا نظیر تورج اصلانی و نظام کیایی بهره برد و تدوین آن به عهدهٔ محمد شیروانی بود.
... [مشاهده متن کامل]
این فیلم مستند به زندگی مردی به نام «مارکاس سوتیازیان» می پردازد که معتاد به ماده مخدر کراک است و شبانه از صندوق های صدقات سرقت می کند. این فرد در گذشته مقیم آمریکا بوده و پس از زندانی شدن به دلیل قتل و خلاف های مختلف، دیپورت شده و پس از بازگشت به ایران، یک کارتن خواب است. پارک مارک روایتگر یک شبانه روز زندگی او است.
فیلم اگرچه ازلحاظ ساختاری شبیه یک مونولوگ طولانی است، اما تدوین و ریتم مناسب باعث می شود که مخاطب متوجه این موضوع نشود. احمد زاهدی لنگرودی، مستندساز و روزنامه نگار، اعتقاد دارد که تصویر و صدابرداری خیابانی فیلم که بسیاری از لحظاتش در شب می گذرد از نمونه های فنی موفق تاریخ سینمای مستند ایران است. منتقدان گوناگونی صدابرداری پارک مارک را، که برنده دیپلم افتخار صدابرداری جشن سینما شد، ستوده اند. یزدان سلحشور، منتقد، در این باره می گوید: «صدا شخصیت اصلی فیلم است و حضور یک حرفه ای تمام عیار در حوزه صدابرداری، جان مایه اثر را زیر پوشش گارانتی خود دارد. کاربرد صدا در فیلم نیز دارای همان اهمیتی ست که در آثار موج نو و نسخه آمریکایی این موج یعنی سینمای جارموش شاهد بوده ایم. »
نظام کیایی، صدابردار فیلم، ضمن آنکه صدای این فیلم را دل انگیزترین و تنها کار قابل قبول و خوب خود که دوستش دارد می داند، بکتاش آبتین را «سمبل مهربانی و ادب و هنر و قدرشناسی و معصومیتی پاک و کم نظیر در سینما» برمی شمرد و ماجرای همکاری شان را چنین بازگو می کند:
«سال ها پیش که عضو هیئت رئیسه و مسئول انجمن صدابرداران خانه سینما بودم، همکارمان آقای صالحی زنگ زد و گفت: یک جوانی چند بار آمده که شما را ببیند اما می گوید نمی خواهم مزاحم ایشان شوم، و در حیاط خانه است. خودم رفتم پایین و جوانی را دیدم با موهای فر و بسیار باادب، با کلامی مهربان. گفت: آبتین هستم و می خواهم یک فیلم داستانی مستند حدود یک ساعته بسازم و خیلی خیلی دلم می خواهد صدای فیلمم را شما بگیرید اما چون می دانم دستمزد واقعی شما را ندارم، آمده ام یک صدابردار مورد اعتماد در حد بودجهٔ من به من معرفی کنید. آن قدر صادق بود که گفتم شما به دستمزد من چه کار دارید، هر وقت شروع کردید در خدمتم و فیلم پارک مارک شروع شد. »
این ششمین فیلم آبتین است که بر اساس زندگی واقعی سارقی به نام «مارکاس سوتیازیان» ساخته شده است. پارک مارک توانست دیپلم افتخار بهترین صدابرداری را در چهاردهمین جشن سینمای ایران کسب کند. بکتاش در این فیلم از عوامل مطرح سینما در حوزهٔ تصویر و صدا نظیر تورج اصلانی و نظام کیایی بهره برد و تدوین آن به عهدهٔ محمد شیروانی بود.
... [مشاهده متن کامل]
این فیلم مستند به زندگی مردی به نام «مارکاس سوتیازیان» می پردازد که معتاد به ماده مخدر کراک است و شبانه از صندوق های صدقات سرقت می کند. این فرد در گذشته مقیم آمریکا بوده و پس از زندانی شدن به دلیل قتل و خلاف های مختلف، دیپورت شده و پس از بازگشت به ایران، یک کارتن خواب است. پارک مارک روایتگر یک شبانه روز زندگی او است.
فیلم اگرچه ازلحاظ ساختاری شبیه یک مونولوگ طولانی است، اما تدوین و ریتم مناسب باعث می شود که مخاطب متوجه این موضوع نشود. احمد زاهدی لنگرودی، مستندساز و روزنامه نگار، اعتقاد دارد که تصویر و صدابرداری خیابانی فیلم که بسیاری از لحظاتش در شب می گذرد از نمونه های فنی موفق تاریخ سینمای مستند ایران است. منتقدان گوناگونی صدابرداری پارک مارک را، که برنده دیپلم افتخار صدابرداری جشن سینما شد، ستوده اند. یزدان سلحشور، منتقد، در این باره می گوید: «صدا شخصیت اصلی فیلم است و حضور یک حرفه ای تمام عیار در حوزه صدابرداری، جان مایه اثر را زیر پوشش گارانتی خود دارد. کاربرد صدا در فیلم نیز دارای همان اهمیتی ست که در آثار موج نو و نسخه آمریکایی این موج یعنی سینمای جارموش شاهد بوده ایم. »
نظام کیایی، صدابردار فیلم، ضمن آنکه صدای این فیلم را دل انگیزترین و تنها کار قابل قبول و خوب خود که دوستش دارد می داند، بکتاش آبتین را «سمبل مهربانی و ادب و هنر و قدرشناسی و معصومیتی پاک و کم نظیر در سینما» برمی شمرد و ماجرای همکاری شان را چنین بازگو می کند:
«سال ها پیش که عضو هیئت رئیسه و مسئول انجمن صدابرداران خانه سینما بودم، همکارمان آقای صالحی زنگ زد و گفت: یک جوانی چند بار آمده که شما را ببیند اما می گوید نمی خواهم مزاحم ایشان شوم، و در حیاط خانه است. خودم رفتم پایین و جوانی را دیدم با موهای فر و بسیار باادب، با کلامی مهربان. گفت: آبتین هستم و می خواهم یک فیلم داستانی مستند حدود یک ساعته بسازم و خیلی خیلی دلم می خواهد صدای فیلمم را شما بگیرید اما چون می دانم دستمزد واقعی شما را ندارم، آمده ام یک صدابردار مورد اعتماد در حد بودجهٔ من به من معرفی کنید. آن قدر صادق بود که گفتم شما به دستمزد من چه کار دارید، هر وقت شروع کردید در خدمتم و فیلم پارک مارک شروع شد. »