پاره پوره


مترادف پاره پوره: پاره پاره، ژنده، فرسوده، مندرس

معنی انگلیسی:
ragged, raggedy, scruffy, shabby, tattered, tatty, ratty, tatters

لغت نامه دهخدا

پاره پوره. [ رَ / رِ رَ /رِ ] ( ص مرکب ، از اتباع ) از اتباع است. پاره پاره.

فرهنگ فارسی

( صفت ) پاره پاره
از اتباع است پاره پاره

واژه نامه بختیاریکا

شِرّه دال؛ قَل کُت؛ قل و مُنار؛ یه لا یَه تریز

پیشنهاد کاربران

بپرس