پاره پار. [ رَ / رِ ] ( ص مرکب ) رجوع به پاره پاره شود.- پاره پار شدن ؛ پاره پاره شدن : فراوان بگشتند در کارزارهمان تیغ با گرزشد پاره پار.فردوسی.- پاره پار کردن ؛ پاره پاره کردن : بفرمان آن خسرو نامداربکردند از آن پس ورا پاره پار.فردوسی.