پاره شدن


معنی انگلیسی:
break, rupture, bust, to be torn, to go to pieces

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱- از هم دریده شدن مندرس شدن . ۲- تجزی تقسیم .

واژه نامه بختیاریکا

دیرِستِن؛ ور تکِستِن؛ کِرچِهستِن

جدول کلمات

گسستن

پیشنهاد کاربران

بپرس