پارسنگ

/pArsang/

معنی انگلیسی:
balance, counterpoise, counterweight, equipoise, makeweight, standoff

لغت نامه دهخدا

پارسنگ. [ س َ ] ( اِ مرکب ) سنگ و جز آن که در کپه سبک ترازو نهند تا هر دوکپه معادل شود. چیزی که در یک کفه نهند تا با کفه دیگر برابر شود. ( برهان ). پاسنگ. پاهنگ :
بست دوران بر رکوی چرخ چندین سنگ و خاک
لیک در میزان حکمت کم بود از پارسنگ.
کاتبی.
- پارسنگ بردن عقل کسی ؛ در تداول عامیانه ؛ نقصان عقل کسی. گولی. حمق.غباوت : عقلش پارسنگ میبرد.

فرهنگ فارسی

پاره سنگ، سنگی که دریک کفه ترازوبگذارند
( اسم ) سنگی که در یک کف. ترازو گذارند تا با کف. دیگر برابر گردد پارسنگ پاهنگ .
چیزی که در یک کفه نهند تا با کفه دیگر برابر شود

فرهنگ معین

(سَ ) (اِمر. )نک پاسنگ . ، ~ برداشتن عقل کسی کنایه از: ناقص عقل بودن ، دیوانه بودن .

فرهنگ عمید

سنگی که در یک کفۀ ترازو بگذارند تا با کفۀ دیگر برابر شود.

فرهنگستان زبان و ادب

{ballast} [حمل ونقل ریلی] قطعات شکسته شدۀ سنگ که برای تثبیت و تعادل ریل ها بر روی بستر راه آهن ریخته شود

گویش مازنی

/paar sang/ سنگ مقیاس وزنه – سنگ ترازو

دانشنامه عمومی

پارسَنگ یا بالاست ( به انگلیسی: Track ballast ) قطعات شکسته شده سنگ است که روی بستر راه آهن ریخته می شود تا از لغزیدن خط آهن جلوگیری کرده و ایجاد تعادل برای ریل ها کند. پارسنگ ها همچنین آب های بارشی را رد می کنند و باعث زهکشی مسیر راه آهن می شوند.
نوعی از خطوط آهن هم هست که در آنها پارسنگ بکار نرفته و به خط آهن بی پارسنگ معروفند.
پارسنگ همچنین مفهومی است در وزن کردن با ترازو.
بالاست لایه ای از مصالح سنگی شکسته با قطر متوسط ۲۰ تا ۶۰ میلیمتر است که مجموعه تراورس ها و ریل بر روی آن قرار گرفته و پیش بینی آن برای رسیدن به اهداف زیر ضروری است:
• تحمل نیروهای قائم، افقی و جانبی وارده بر تراورسها به منظور نگهداشتن خط در موقعیت معین خود
• تأمین بخشی از برجهندگی و جذب انرژی خط
• پخش و انتقال بارها به لایه های تحتانی
• زهکشی آبهای سطحی
• تنظیم و تراز نمودن سطح ریل حین ریل گذاری و تعمیرات
• میرایی و استهلاک ضربات، ارتعاشات و صداهای حاصل از حرکت وسایل نقلیه ریلی
• عایق یخبندان برای لایه زیر خود
• جلوگیری از رشد گیاهان در خط
زیر بالاست لایه ای از مصالح نسبتاً ریزدانه است که توصیه می شود به منظور دستیابی به اهداف زیر بین بالاست و سطح تمام شده زیر سازی اجرا شود:
• کاهش تنشهای وارد بر لایه های زیرسازی
• نگهداری سطح بالای بستر در مقابل نفوذ سنگهای بالاست
• محافظت از سطح زیرسازی در برابر یخبندان
• جلوگیری از نفوذ ذرات ریز بستر روسازی به بالاست
• تسهیل بیشتر زهکشی
عکس پارسنگ
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

counterbalance (اسم)
موازنه، پارسنگ، وزنه تعادل

ballast (اسم)
بالاست، ماسه، پارسنگ

counterweight (اسم)
پارسنگ، وزنه تعادل، حالت تعادل

پیشنهاد کاربران

پارسنگ ؛ این کلمه یک کانسپت کلامی متشکل از دو کلمه ی پار سنگ تشکیل گردیده است.
پار به مفهوم تیکه یا مقدار کوچکی از سنگ یا پاره ای از سنگ.
از اصطلاح پارسنگ در مواقعی استفاده می شود که مثلاً وقتی یک سطل شیر را می خواهند وزن کنند اول سطل خالی را با یک تیکه سنگ کوچک برابر می کنند و بعد از این مرحله مقدار دقیق شیر داخل سطل را با وزنه هایی به نام پارهنگ یا پَهَنگ وزن کشی می کنند. تفاوت پارسنگ با پارهنگ در استاندارد بودن مقدار پارهنگ و غیر استاندارد بودن مقدار پارسنگ است. کلمه ی پار هنگ همانطور که از اسمش پیداست دارای یک هنگ و نظم مشخص تعریف شده در مقدارش می باشد. مثلاً پارهنگ صدگرمی پونصد گرمی یک کیلویی و غیره. ولی پارسنگ مقداری است که فقط با وزن سطل یا سبد برابری کند. چونکه هدف اصلی مقدار سنجش دقیق شیر داخل سطل می باشد نه وزن سطل یا سبد.
...
[مشاهده متن کامل]

ورام
سنگ پاره: پاره سنگ.
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۲۵۸ ) .

بپرس