نه پادیر باید ترا نه ستون
نه دیوار خشت و نه آهن درا.
رودکی.
دیوارکهن گشته نه بردارد پادیریک روز همه پست شود رنجش بگذار.
رودکی.
گردون برای خیمه خورشید فلکه ات از کوه و ابر ساخته پادیر و سایه بان.
حافظ.
و رجوع به پادیز شود. صاحب برهان این کلمه را با راء مهمله و نیز با زاء منقوطه هر دو ضبط کرده و در نسخه فرهنگ اسدی آقای نخجوانی نیز که بناء آن بر ضبط قوافی است هم در قافیه راء و هم در قافیه زاء دو شعر مختلف شاهد از رودکی برای دو ضبط آورده است. و نیز صاحب برهان قاطع در کلمه سدیر گوید مرکب از سه بمعنی ثلاثه و دیر است و دیر بزبان پهلوی بمعنی گنبد است - انتهی. اگر این دعوی را معنی باشد در آن حال پادیر بمعنی پایه گنبد است یا ستون آن. اما برخی دیگر این کلمه را مرکب از پاد و دیر و معنی ترکیبی آنرا دیرپا دانسته اند. کلمات دیرک و تیر که امروز هم متداول است پادیر خواندن کلمه را تأیید می کند و رجوع به پادیز شود.