پادیاب

لغت نامه دهخدا

پادیاب. ( اِ مرکب ) رجوع به پادیاو شود.

فرهنگ معین

( اِ. ) = پادیاو: شستن و پاکیزه ساختن چیزی با خواندن دعا.

فرهنگ عمید

۱. شست وشو.
۲. (اسم، اسم مصدر ) وضو.
۳. شست وشوی صورت و دست وپا.
۴. (اسم ) وضویی که زردشتیان می گیرند.
۵. شستن و پاکیزه ساختن چیزی با خواندن دعاهای مخصوص.

پیشنهاد کاربران

برشنوم
پادیاو، پادیاب - واژه اوستایی
در اوستا: "پَیتی یاپَه"
در پهلوی: "پادیاب، پاتیاپ، پادیاو"
معنی: آبدست، دست نماز، وضو، شست و شو و بَرِشنوم ( پاکیزه ) شدن به هنگام خواندن نماز -
آبزن، حوض کوچک ویژه پادیاب ( وضو ) ، پاویگاه ( پاوی! )
...
[مشاهده متن کامل]

( ( پادیاب یا پادیاو شو:
امروزه در مسجدها، زیارتگاه و خانه های کُلَنگی یا قدیمی، آبزن یا حوض کوچکی وجود دارد که ویژه پادیاب ( پادیاو ) هست!
که به اروپا هم راه یافت >>> به آن می گویند: پاتیو یا پاسیو! ) )

زرتشتیان، پنج بار نماز می خواندند که نیایش ویژه خود را داشته است:
اوشَهِن یا اُشَهین ( اوستایی: ušahin - اوشا!، نماز صبح )
هاوَن ( اوستایی: hāvanē - نماز ظهر )
رَپیتون یا رَپیتوین ( اوستایی: rapithwin - نماز عصر )
اُزَیِرین یا اُزَیِرِن یا اُزِرین ( اوستایی: uzayeirin، uzerin - نماز مغرب )
اَیویس روتریم، اَویسروترِم، اَویسروثرِم ( اوستایی: aiwisrūthrim - نماز عِشا )
کسی که می خواهد پادیاب کند:
نخست یک بار "به خشنودی اهورامزدا" می خواند و پس از آن یک بار نیایش " اشم وهو. . . "می سُراید
آنگاه دست خود را زیر آب گرفته و رُخسار خود را تا زیر گوش خیس می کنیم ( این کار را سه بار با دهان بسته که آب درون دهان نشود، انجام می دهیم )
سپس سه بار دست راست و پس از آن سه بار دست چپ را از ساعد تا سر دست با آب می شوییم
سپس سه بار پای راست و پس از آن سه بار پای چپ را از نوک انگشت تا قوزک پا می شوییم
( ( در هنگام دست و رو شستن نیایش سروش باج"کِم. نا. مَزدا" را زیر لب زمزمه می کنیم! ) )
و سپس کُشتی نو می کند ( یعنی کُشتی خود را از میان می گشاید و خدای را یاد می کند و به اهریمن نفرین می فرستد ) سپس "نیرنگ کشتی بستن" می خواند و دوباره کُشتی بر میان می بندد!

منابع• http://www.avesta.org/ka/ka_tc.htm• http://www.avesta.org/ka/ka_part1.htm#ashem• http://www.avesta.org/ka/ka_part1.htm#nk
تا امروز معنی فامیل خودم رو نمیدونستم
عالی بود
۱. شست وشو.
۲. ( اسم، اسم مصدر ) وضو.
۳. شست وشوی صورت و دست وپا.
۴. ( اسم ) وضویی که زردشتیان می گیرند.
۵. شستن و پاکیزه ساختن چیزی با خواندن دعاهای مخصوص.
وضوء زرتشتیان، دست نماز ،

بپرس