روشِ درستِ بکارگیریِ واژگانِ " پادگفتن، پادگوییدن، پادگویی و. . . ":
1 - گزاره یِ A، گزاره یِ B را نقض می کند = گزاره یِ A، گزاره یِ B را پادمی گوید.
2 - گزاره یِ A در تناقض با گزاره B است = گزاره یِ A در پادگویی با گزاره یِ B است.
... [مشاهده متن کامل]
کریستین بارتولومه هنگام بررسیِ ریشه واژه یِ " سَه: sah یا ϑah "که یکی از چمهایِ آن " اعلام کردن، اظهار کردن، گفتن" است، در هنگام همراهی با پیشوندِ " paiti " که ریشه واژه یِ " پَد، پاد" در زبانِ پارسی می باشد، از واژه یِ " widersprechen" به چمِ "مغایرت داشتن، تناقض داشتن" بهره می برد که دلیلِ استواری برایِ گزینشِ " پادگفتن/پادگوییدن" برای ما است.
پَسگشت:
ستونِ 1579 از نبیگِ " فرهنگنامه زبان ایرانی کهن" ( کریستین بارتولومه )
1 - گزاره یِ A، گزاره یِ B را نقض می کند = گزاره یِ A، گزاره یِ B را پادمی گوید.
2 - گزاره یِ A در تناقض با گزاره B است = گزاره یِ A در پادگویی با گزاره یِ B است.
... [مشاهده متن کامل]
کریستین بارتولومه هنگام بررسیِ ریشه واژه یِ " سَه: sah یا ϑah "که یکی از چمهایِ آن " اعلام کردن، اظهار کردن، گفتن" است، در هنگام همراهی با پیشوندِ " paiti " که ریشه واژه یِ " پَد، پاد" در زبانِ پارسی می باشد، از واژه یِ " widersprechen" به چمِ "مغایرت داشتن، تناقض داشتن" بهره می برد که دلیلِ استواری برایِ گزینشِ " پادگفتن/پادگوییدن" برای ما است.
پَسگشت:
ستونِ 1579 از نبیگِ " فرهنگنامه زبان ایرانی کهن" ( کریستین بارتولومه )
برابرِ پارسیِ " contradict " ، " پادگفتن/پادگوییدن" می شود.
برابرِ پارسیِ " contradiction" ، " پادگویی/پادگویِش" می شود.
برابرِ پارسیِ " in contradiction with sth" ، " در پادگویی با چیزی " است.
برابرِ پارسیِ " in contradiction to sth" ، " در پادگویی با چیزی " است.
برابرِ پارسیِ " contradiction" ، " پادگویی/پادگویِش" می شود.
برابرِ پارسیِ " in contradiction with sth" ، " در پادگویی با چیزی " است.
برابرِ پارسیِ " in contradiction to sth" ، " در پادگویی با چیزی " است.