پاتریسیا دایان کرنوینکل ( به انگلیسی: Patricia Dianne Krenwinkel ) یک قاتل آمریکایی و عضو سابق " خانواده " چارلز منسن است. در طول زمان حضور با گروه مانسون، او با نام های مستعار مختلفی چون پتی بزرگه، یلو، مارنی ریوز، ماری ان اسکات و کیتی شناخته می شد.
... [مشاهده متن کامل]
پس از کشته شدن عضو باند منسون، سوزان اتکینز، در سال ۲۰۰۹، کرنوینکل اکنون طولانی ترین زندانی زن، در سیستم مجازات کالیفرنیا است.
پاتریسیا کرنوینکل در لس آنجلس، کالیفرنیا متولد شد، مادرش خانه دار و پدرش فروشنده بیمه بود. پاتریسیا غالباً در مدرسه توسط دانش آموزان دیگر به دلیل اضافه وزن و رشد بیش از حد موهای بدن ناشی از یک وضعیت غدد درون ریز مورد آزار و اذیت قرار می گرفت و از عزت نفس پایین رنج می برد.
پس از طلاق والدینش، کرنوینکل هفده ساله به همراه پدرش در لس آنجلس ماند تا اینکه از دبیرستان وستچستر فارغ التحصیل شد. مدتی به آموختن کتکیزم ( دستورالعمل مذهبی کاتولیک رومی ) پرداخت و راهبه را در نظر گرفته بود. او تصمیم گرفت در کالج وابسته به انجمن عیسی، کالج اسپرینگ هیل در موبیل ، آلاباما شرکت کند. با این حال، بعد از یک ترم، پاتریسیا کنار رفت و به کالیفرنیا بازگشت. با رفتن به آپارتمان خواهر ناتنی اش در منهتن بیچ، یک کار دفتری به عنوان منشی پردازش پیدا کرد.
وی در سال ۱۹۶۷ چارلز مانسون را در منهتن بیچ به همراه لینت فروم و مری برونر ملاقات کرد. در مصاحبه های بعدی، کرنوینکل اظهار داشت که شب اول ملاقات با مانسون خوابیده است و او اولین کسی بود که به او گفت که او زیباست. او تحت تأثیر کاریزمای مانسون قرار گرفت و تصمیم گرفت با او و دو دختر دیگر به سانفرانسیسکو برود و آپارتمان، ماشین و آخرین چک را پشت سر بگذارد.
با بزرگ شدن خانواده مانسون، کرنوینکل که اکنون کیتی شناخته می شد، با دیگران به یک سفر ۱۸ ماهه شامل مواد مخدر و جنسی در غرب آمریکا در یک اتوبوس مدرسه قدیمی رفتند. او بعداً یک نسخه ایده آل از روزهای اولیه خانواده را بازگو می کند: "ما دقیقاً مانند نیمف ها و موجودات چوبی بودیم. ما با گلهایی که در موهایمان بود از جنگل می دویدیم و چارلز یک فلوت کوچک داشت ".
پس از حرکات هیپی در سال ۱۹۶۹، کرنوینکل و خانواده تصمیم به زندگی در انزوا و جدا از بقیه جامعه گرفتند. آنها جورج اسپن نابینا و سالخورده را ترغیب کردند که به آنها اجازه دهد که در املاک او زندگی کنند و در تپه های بالاتر از دره سان فرناندو ساکن شدند. کرنوینکل به عنوان یک شخصیت مادر در کنار چندین فرزند خانواده عمل کرد و به عنوان یکی از فداکارترین پیروان منسون دیده می شد.
... [مشاهده متن کامل]
پس از کشته شدن عضو باند منسون، سوزان اتکینز، در سال ۲۰۰۹، کرنوینکل اکنون طولانی ترین زندانی زن، در سیستم مجازات کالیفرنیا است.
پاتریسیا کرنوینکل در لس آنجلس، کالیفرنیا متولد شد، مادرش خانه دار و پدرش فروشنده بیمه بود. پاتریسیا غالباً در مدرسه توسط دانش آموزان دیگر به دلیل اضافه وزن و رشد بیش از حد موهای بدن ناشی از یک وضعیت غدد درون ریز مورد آزار و اذیت قرار می گرفت و از عزت نفس پایین رنج می برد.
پس از طلاق والدینش، کرنوینکل هفده ساله به همراه پدرش در لس آنجلس ماند تا اینکه از دبیرستان وستچستر فارغ التحصیل شد. مدتی به آموختن کتکیزم ( دستورالعمل مذهبی کاتولیک رومی ) پرداخت و راهبه را در نظر گرفته بود. او تصمیم گرفت در کالج وابسته به انجمن عیسی، کالج اسپرینگ هیل در موبیل ، آلاباما شرکت کند. با این حال، بعد از یک ترم، پاتریسیا کنار رفت و به کالیفرنیا بازگشت. با رفتن به آپارتمان خواهر ناتنی اش در منهتن بیچ، یک کار دفتری به عنوان منشی پردازش پیدا کرد.
وی در سال ۱۹۶۷ چارلز مانسون را در منهتن بیچ به همراه لینت فروم و مری برونر ملاقات کرد. در مصاحبه های بعدی، کرنوینکل اظهار داشت که شب اول ملاقات با مانسون خوابیده است و او اولین کسی بود که به او گفت که او زیباست. او تحت تأثیر کاریزمای مانسون قرار گرفت و تصمیم گرفت با او و دو دختر دیگر به سانفرانسیسکو برود و آپارتمان، ماشین و آخرین چک را پشت سر بگذارد.
با بزرگ شدن خانواده مانسون، کرنوینکل که اکنون کیتی شناخته می شد، با دیگران به یک سفر ۱۸ ماهه شامل مواد مخدر و جنسی در غرب آمریکا در یک اتوبوس مدرسه قدیمی رفتند. او بعداً یک نسخه ایده آل از روزهای اولیه خانواده را بازگو می کند: "ما دقیقاً مانند نیمف ها و موجودات چوبی بودیم. ما با گلهایی که در موهایمان بود از جنگل می دویدیم و چارلز یک فلوت کوچک داشت ".
پس از حرکات هیپی در سال ۱۹۶۹، کرنوینکل و خانواده تصمیم به زندگی در انزوا و جدا از بقیه جامعه گرفتند. آنها جورج اسپن نابینا و سالخورده را ترغیب کردند که به آنها اجازه دهد که در املاک او زندگی کنند و در تپه های بالاتر از دره سان فرناندو ساکن شدند. کرنوینکل به عنوان یک شخصیت مادر در کنار چندین فرزند خانواده عمل کرد و به عنوان یکی از فداکارترین پیروان منسون دیده می شد.