پابه پا
/pAbepA/
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. [مجاز] برابر.
۳. [مجاز] همراه.
* پابه پا بردن: (مصدر متعدی ) دست کسی را گرفتن و او را با خود راه بردن.
* پابه پا کردن: (مصدر لازم ) [عامیانه]
۱. این پا و آن پا کردن.
۲. [مجاز] مسامحه کردن.
۳. [مجاز] مردد بودن، درنگ کردن در کاری یا رفتن به طرفی.
۴. (مصدر متعدی ) (حسابداری ) قرض و طلب خود را با دیگری برابر ساختن و طلب او را بابت طلب خود قبول کردن، تهاتر.
گویش مازنی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید