پابرسران

/pAbarsarAn/

لغت نامه دهخدا

پابرسران. [ ب َ س َ ] ( اِ مرکب ) ذوات الاذرع الرأسیه. رده ای بزرگ از جانوران جز شاخه نرم تنان که در اطراف سر آنها تعدادی بازو که بجای اعضاء حرکتی ( پاها ) و وسیله شکار این جانورانند قرار دارد. سرپاییان. رأسی رجلی.

فرهنگ فارسی

ذوات الاذرع الراسیه
( اسم ) رده ای از شاخ. جانوران نرم تن که دارای سر مشخصی هستند ( برخلاف بی سران که سر مشخصی ندارند ) و در جلو دهان منقار شاخی محکم و برگشته ای ( نظیر منقار طولی ) دارند که بکمک آن اجسام سخت از قبیل کیتین خرچنگهاو صدف دیگر نرم تنان را خرد میکنند و دارای دو چشم نسبه بزرگ در دو طرف سر میباشند.صدف عده ای از این جانوران ازقبیل ماهی مرکب داخلی است یعنی برخلاف نرم تنان دیگر در داخل بدن در زیر قشری از پوست و مخاط قرار گرفته ) و عده ای هم صدف خارجی دارند( مانند نوتیل ) . در قسمت جلو بدن این جانوران در اطراف سر آنها تعدادی بازو که مجهز بمکینه های زیادی هستند قرار دارد. تعداد این بازوها در انواع مختلف این جانوران فرق میکند و بطور کلی بین ۸ تا ۴۸ عدد میباشد. بازوها اعضای حرکتی و وسیل. شکار این جانورانند . انواع مختلف این حیوانات در هم. اقیانوسها و دریاها وجود دارد سر پاییان رائ سی رجلی .

فرهنگ عمید

رده ای از نرم تنان مانند ماهی مرکب که در اطراف سر آن ها بازوهای گوشتی بادکش دار قرار دارد که به وسیلۀ آن حرکت می کنند یا شکار خود را می گیرند.

پیشنهاد کاربران

بپرس