پائین پرستی. [ پ َ رَ] ( حامص مرکب ) اطاعت. بندگی. خدمتکاری : بدرگاه خسرو خرامش کنم بپائین پرستیش رامش کنم.نظامی.روا باشد که با این سحر و نیرنگ به بی سنگی زنم قاروره بر سنگ کنم آنگاه با صد زیردستی کنیزان ترا پائین پرستی.امیرخسرو دهلوی.