پا کوفتن
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
پابزمین زدن، پاکوبیدن، پای کوبی، رقص کنان
رقص کردن رقصیدن
مترادف ها
پا کوفتن، با صدا راه رفتن
پیشنهاد کاربران
پایکوبی
رقصیدن
چون ز پا کوفتن برآسودند
دستبردی به باده بنمودند
✏ �نظامی�
رقصیدن
چون ز پا کوفتن برآسودند
دستبردی به باده بنمودند
✏ �نظامی�