پالغز. [ ل َ ] ( اِمرکب ) پای لغز. خطا و جرم و زَلّت. ( برهان ). عثر.عثرت. || زمینی که پا در آن لغزد. ( رشیدی ). جای لغزیدن پا. || خرابی. ( غیاث اللغات ).
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱- جایی که پادر آن لغزد زمینی که پا در آن لغزد . ۲- جرم خطا زلت عثر . ۳- خرابی .