ویکو، جامْباتیسْتا (۱۶۶۸ـ۱۷۴۴)(Vico, Giambattista)
ویکو، جامْباتیسْتا
فیلسوف تاریخ ایتالیایی. در ناپل به دنیا آمد و نزد یسوعیان درس خواند. در ۱۶۹۹ به تدریس فن سخنوری در دانشگاه ناپل پرداخت. اثر اصلی او به نام علم جدید (۱۷۲۵) در قرن ۱۸ چندان مورد توجه قرار نگرفت، تا این که نظریه پردازان رمانتیسم به بسیاری از مضامین آن روی خوش نشان دادند. ویکو از دو جهت عمده با آموزه های دکارتیِ نافذ در زمانش مخالف بود؛ به باور او، اولاً، یقین و شناخت، به گونۀ انفعالی در تصورات روشن و متمایز یافت نمی شوند بلکه در فعالیت و عمل ما ساخته می شوند. حقیقی و ساخته شده یکی هستند. ریاضیات از آن جهت یقینی است که ساختۀ انسان است. ثانیاً، دکارتیان در اهمیت علم ریاضی و فیزیک اغراق کرده و امکان وجود علم اجتماعی و تاریخی را نادیده گرفته اند. ویکو به طرزی اصیل، ظرافت و دقت لازم برای مورخ در فهم گونه های گذشتۀ اندیشه را نشان می دهد. مورخ باید به تمام داده های زبانی، اسطوره ای و سنن توجه کند و آن ها را نه با توسل به تصوری ثابت از ماهیت کلی انسان، بلکه با کوششی خلاق برای راهیابی مجدد به نحوه هایی از آگاهی، که داده های مزبور آن ها را بازمی نمایند، تعبیر و تفسیر کند. ویکو به درستی پدر «سنت فهم» در جامعه شناسی و تاریخ، که ویلهلم دیلتای، کالینگوود و وبر از چهره های برجستۀ آنند، شمرده می شود. ویکو سال ها پیش از هگل و مارکس این عقیده را بیان داشت که تاریخ از مراحلی پیوسته می گذرد که از الگوی رشد و انحطاط پیروی می کنند. جامعه در مرحله ای معیّن، وحدتی آشکار است که کلیۀ جوانب اجتماعی، ازجمله هنر، قوانین، زبان، سیاست، فلسفه و اخلاق، جلوه های آنند. سپس مراحل گوناگونی پشت سر نهاده می شوند تا این که دوره ای دیگر آغاز شود. چون به گذشته رو کنیم و این تحول را برنگریم، درمی یابیم که نهادها نقش هایی را ایفا می کنند که به کل از نقشی که آشکارا برای انجام آن ها طراحی شده اند، متفاوتند.
ویکو، جامْباتیسْتا
فیلسوف تاریخ ایتالیایی. در ناپل به دنیا آمد و نزد یسوعیان درس خواند. در ۱۶۹۹ به تدریس فن سخنوری در دانشگاه ناپل پرداخت. اثر اصلی او به نام علم جدید (۱۷۲۵) در قرن ۱۸ چندان مورد توجه قرار نگرفت، تا این که نظریه پردازان رمانتیسم به بسیاری از مضامین آن روی خوش نشان دادند. ویکو از دو جهت عمده با آموزه های دکارتیِ نافذ در زمانش مخالف بود؛ به باور او، اولاً، یقین و شناخت، به گونۀ انفعالی در تصورات روشن و متمایز یافت نمی شوند بلکه در فعالیت و عمل ما ساخته می شوند. حقیقی و ساخته شده یکی هستند. ریاضیات از آن جهت یقینی است که ساختۀ انسان است. ثانیاً، دکارتیان در اهمیت علم ریاضی و فیزیک اغراق کرده و امکان وجود علم اجتماعی و تاریخی را نادیده گرفته اند. ویکو به طرزی اصیل، ظرافت و دقت لازم برای مورخ در فهم گونه های گذشتۀ اندیشه را نشان می دهد. مورخ باید به تمام داده های زبانی، اسطوره ای و سنن توجه کند و آن ها را نه با توسل به تصوری ثابت از ماهیت کلی انسان، بلکه با کوششی خلاق برای راهیابی مجدد به نحوه هایی از آگاهی، که داده های مزبور آن ها را بازمی نمایند، تعبیر و تفسیر کند. ویکو به درستی پدر «سنت فهم» در جامعه شناسی و تاریخ، که ویلهلم دیلتای، کالینگوود و وبر از چهره های برجستۀ آنند، شمرده می شود. ویکو سال ها پیش از هگل و مارکس این عقیده را بیان داشت که تاریخ از مراحلی پیوسته می گذرد که از الگوی رشد و انحطاط پیروی می کنند. جامعه در مرحله ای معیّن، وحدتی آشکار است که کلیۀ جوانب اجتماعی، ازجمله هنر، قوانین، زبان، سیاست، فلسفه و اخلاق، جلوه های آنند. سپس مراحل گوناگونی پشت سر نهاده می شوند تا این که دوره ای دیگر آغاز شود. چون به گذشته رو کنیم و این تحول را برنگریم، درمی یابیم که نهادها نقش هایی را ایفا می کنند که به کل از نقشی که آشکارا برای انجام آن ها طراحی شده اند، متفاوتند.
wikijoo: ویکو،_جامباتیستا_(۱۶۶۸ـ۱۷۴۴)