ویکتوریا «آبدارایا تویا» مونتو ( حدود ۱۷۳۹–۱۸۰۵ ) یک جنگجو و رزمنده داهومی در ارتش ژان ژاک دسالینز در دوران انقلاب هائیتی بود. قبل از انقلاب او و دسالینز در یک ملک به بردگی گرفته شده بودند و بعد از آن نیز در طول زندگی با یکدیگر نزدیک بودند. دسالینز او را عمه خود می خواند.
... [مشاهده متن کامل]
گفته می شود که مونتو در سرزمین پادشاهی داهومی، بنین کنونی، متولد شده است. برخی منابع می گویند که وی در آنجا یک سرباز بوده است. دقیقاً مشخص نیست چه زمانی او ربوده شده و به بردگی گرفته شده است یا چه زمانی به هائیتی رسیده است.
قبل از انقلاب، مونتو در کنار دسالینز به عنوان برده در املاک هنری دوکلو کار می کرد. او به عنوان فردی باهوش و پرانرژی توصیف شده و رابطه ای نزدیک با دسالینز داشت و هر دو نفرت مشترکی نسبت به بردگی داشتند. دسالینز او را عمه خود می نامید، که این احتمالاً نه یک رابطه بیولوژیکی، بلکه علامتی از صمیمیت آنها و یکی از رسوم مختلف خویشاوندی در آفریقا بود.
از مونتو به عنوان یک جنگجوی ماهر، ماما و شفادهنده نام برده شده است. او قبل از اجلاس مهم در بوئیس کایمان در ۱۷۹۱ چندین شورش را سازماندهی کرد.
در طول شورش برده ها و جنگ داخلی، ویکتوریا به عنوان یک سرباز فعالانه جنگید. حداقل در یک مناسبت مستند، او به سربازان در حین نبرد فرمان می داد.
در طول شورش، تویا در راس حدود پنجاه برده قرار داشت، در حالی که یک شن کش در دست، یک کج بیل روی یک شانه و یک چاقوی نیلی به کمربندش آویزان بود. به دستور تویا، بخشی به جنگل زدایی، بخشی برای گاوآهن، بخشی دیگر برای برداشت محصول و گذاشتن آن در سبدهای بزرگ غلات اعزام شدند. او صدای قوی داشت، دستورهایش مشابه دستورهای یک ژنرال بود. دریک حرکت شورشی به فرماندهی تویا، که تعداد کمی از بردگان بودند، آنها به سرعت محاصره و به اسارت درآمدند. در زد و خورد با آنها، تویا فرار می کند و توسط دو سرباز تعقیب می شود. یک درگیری بین آنها و تویا رخ داد. یکی از آنها توسط تویا به شدت مجروح شد و دیگری را چند سرباز دیگر رسیده و نجات دادند. تویا دستگیر و زندانی شد.
نام تعداد اندکی از زنان سرباز که در دوران انقلاب در ارتش هائیتی خدمت کردند به یادگار مانده است. مونتو در کنار ماری ژان لامارتینیه و سانیت بلیر از همان تعداد اندک است.
مونتو همچنین به خاطر نقشش در بزرگ کردن و آموزش دسالینز به یادگار مانده است. کرسوزه سیمئون - جونز می نویسد که «آبدارایا تویا برای تأثیر دائمش بر دسالینز، به عنوان یک مادربزرگ، مادر یا عمه ای شناخته می شود که در رشد و آمادگی آزادیبخش آفریقائی های به بردگی گرفته شده در سرتاسر قاره آمریکا کمک کرد».
... [مشاهده متن کامل]
گفته می شود که مونتو در سرزمین پادشاهی داهومی، بنین کنونی، متولد شده است. برخی منابع می گویند که وی در آنجا یک سرباز بوده است. دقیقاً مشخص نیست چه زمانی او ربوده شده و به بردگی گرفته شده است یا چه زمانی به هائیتی رسیده است.
قبل از انقلاب، مونتو در کنار دسالینز به عنوان برده در املاک هنری دوکلو کار می کرد. او به عنوان فردی باهوش و پرانرژی توصیف شده و رابطه ای نزدیک با دسالینز داشت و هر دو نفرت مشترکی نسبت به بردگی داشتند. دسالینز او را عمه خود می نامید، که این احتمالاً نه یک رابطه بیولوژیکی، بلکه علامتی از صمیمیت آنها و یکی از رسوم مختلف خویشاوندی در آفریقا بود.
از مونتو به عنوان یک جنگجوی ماهر، ماما و شفادهنده نام برده شده است. او قبل از اجلاس مهم در بوئیس کایمان در ۱۷۹۱ چندین شورش را سازماندهی کرد.
در طول شورش برده ها و جنگ داخلی، ویکتوریا به عنوان یک سرباز فعالانه جنگید. حداقل در یک مناسبت مستند، او به سربازان در حین نبرد فرمان می داد.
در طول شورش، تویا در راس حدود پنجاه برده قرار داشت، در حالی که یک شن کش در دست، یک کج بیل روی یک شانه و یک چاقوی نیلی به کمربندش آویزان بود. به دستور تویا، بخشی به جنگل زدایی، بخشی برای گاوآهن، بخشی دیگر برای برداشت محصول و گذاشتن آن در سبدهای بزرگ غلات اعزام شدند. او صدای قوی داشت، دستورهایش مشابه دستورهای یک ژنرال بود. دریک حرکت شورشی به فرماندهی تویا، که تعداد کمی از بردگان بودند، آنها به سرعت محاصره و به اسارت درآمدند. در زد و خورد با آنها، تویا فرار می کند و توسط دو سرباز تعقیب می شود. یک درگیری بین آنها و تویا رخ داد. یکی از آنها توسط تویا به شدت مجروح شد و دیگری را چند سرباز دیگر رسیده و نجات دادند. تویا دستگیر و زندانی شد.
نام تعداد اندکی از زنان سرباز که در دوران انقلاب در ارتش هائیتی خدمت کردند به یادگار مانده است. مونتو در کنار ماری ژان لامارتینیه و سانیت بلیر از همان تعداد اندک است.
مونتو همچنین به خاطر نقشش در بزرگ کردن و آموزش دسالینز به یادگار مانده است. کرسوزه سیمئون - جونز می نویسد که «آبدارایا تویا برای تأثیر دائمش بر دسالینز، به عنوان یک مادربزرگ، مادر یا عمه ای شناخته می شود که در رشد و آمادگی آزادیبخش آفریقائی های به بردگی گرفته شده در سرتاسر قاره آمریکا کمک کرد».