ویکتور گوستاو بلود اول ( Victor Gustav Bloede I ) ( زادهٔ ۱۴ مارس ۱۸۴۹ [ ۱] – درگذشتهٔ ۲۷ مارس ۱۹۳۷ [ ۲] [ ۳] ) ، شیمیدان و تولیدکنندهٔ مواد شیمیایی، رئیس شرکت ویکتور جی. بلود و بازرگان بود. [ ۴]
بلود در سال ۱۸۴۹ در درسدن آلمان چشم به جهان گشود. مادرش، ماری فرانزیسکا یونگنیتس و پدرش، گوستاو بلود بود. گوستاو پزشک و در جریان انقلاب های آلمان، عضو شورای شهر درسدن بود. گوستاو به ناچار از آلمان فرار کرد، به آنتورپ رفت و در آنجا منتظر ماند تا خانواده اش از راه برسند. خانواده ( ماری، گوستاو، و سه فرزندشان، گرترود، کیت و ویکتور ) در ۱۴ ژوئیه ۱۸۵۰ با کشتی جولیا هاوارد از آنتورپ حرکت کردند و در ۲۱ اوت به نیویورک رسیدند. [ ۵] [ ۶] [ ۷] گوستاو بلود پس از ورود به ایالات متحده در کسوت جراح در جنگ داخلی آمریکا خدمت کرد. پس از جنگ، خانوادهٔ او در بروکلین، نیویورک سکنا گزیدند. خانهٔ فرهنگی بلود به سالنی تبدیل شد که چهره های قرن نوزدهمی نظیر توماس بیلی آلدریچ را به خود جذب می کرد. ویکتور مجوز تحصیل در مدرسهٔ دولتی را اخذ کرد و در ۱۲ سالگی، با انجام کارهای اداری مخارج تحصیل خود را تأمین می کرد. او درحالی که روزها کار می کرد، شب ها در مؤسسهٔ کوپر ( که بیشتر به اتحادیهٔ کوپر معروف است ) در نیویورک تحصیل می کرد. [ ۸] در آنجا پیتر کوپر راهنمای او بود. [ ۹]
مادرش، ماری بلود، منبع اصلی الهام ویکتور بود و او را راهنمایی و تشویق می کرد. خانواده اش فرهنگی فاخر داشتند. نه تنها پدرش، با فعالیت در علوم طبیعی شخصیتی برجسته و متمایز بود، بلکه دو دایی اش در ادبیات و سیاست نامی برای خود دست وپا کرده بودند. ویکتور نیز مانند پدرش، با تحصیل در مؤسسهٔ کوپر به علوم طبیعی علاقه مند شد. در سال ۱۸۶۷، [ ۱۰] ویکتور فارغ التحصیل شد و در ۱۸ سالگی مدرک مهندسی دریافت کرد. او همچنین مفتخر به آشنایی با پیتر کوپر، صنعتگر بزرگ، مخترع، نیکوکار و بنیان گذار مؤسسه بود. الگوها و آموزه های پیتر کوپر در شکل گیری شخصیت ویکتور و فعالیت های او خیلی تأثیرگذار بود. [ ۱۱]
در سال ۱۸۶۸، بلود در شرکت «محصولات شیمیایی» مشغول به فعالیت شد. این شرکت، یک شرکت شیمیایی کوچک در بروکلین، نیویورک، در امتداد کانال خلیج گوانوس بود. او در آنجا به مطالعهٔ ساخت مواد شیمیایی و تهیهٔ دارو پرداخت. در سال ۱۸۷۳، بلود به پومروی، اوهایو، مرکز تولید نمک در امتداد رودخانهٔ اوهایو رفت. [ ۱۲] او به شرکت اوکس و راثبون در پارکرسبورگ، ویرجینیای غربی ملحق شد که فعالیتش تولید اسید سولفوریک برای تقطیر برم در منطقه بود. این کارخانه در سمت جنوبی رودخانهٔ لیتل کاناها یکی از شاخه های رودخانهٔ اوهایو واقع شده بود. در سال ۱۸۷۵، اوکس از شرکت رفت و بلود منافع او را تصاحب کرد. در آن زمان بود که شرکت، به نام بلود و راثبون شناخته می شد. خط تولید به سولفات های آهن، نیترات آهن، نمک های قلع، مواد ثابت کننده و سایر مواد شیمیایی مورد استفاده در صنعت نساجی توسعه یافت. آشنایی بلود با صنعت نساجی به ایدهٔ تولید رنگ های آنیلین برای افزایش سوددهی انجامید. در آن زمان، بیشتر رنگ ها از آلمان وارد می شد. تنها دو شرکت تولیدکنندهٔ رنگ در ایالات متحده وجود داشت. بلود تصمیم گرفت آنیلین را با نیترات کردن بنزن برای تشکیل نیتروبنزن و به دنبال آن احیا تولید کند. یکی از مشکلاتی که با آن روبه رو بود، تصفیهٔ بنزن از روغن های قیر سبک بود که کارخانه های تقطیر قطران زغال سنگ و کارخانه های گاز در بشکه عرضه می کردند. او که ستون تقطیر در اختیار نداشت، از یک پوستهٔ دیگ قدیمیِ متصل به سیم پیچ متراکم، استفاده کرد، اما کیفیت بنزن پایین بود.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفبلود در سال ۱۸۴۹ در درسدن آلمان چشم به جهان گشود. مادرش، ماری فرانزیسکا یونگنیتس و پدرش، گوستاو بلود بود. گوستاو پزشک و در جریان انقلاب های آلمان، عضو شورای شهر درسدن بود. گوستاو به ناچار از آلمان فرار کرد، به آنتورپ رفت و در آنجا منتظر ماند تا خانواده اش از راه برسند. خانواده ( ماری، گوستاو، و سه فرزندشان، گرترود، کیت و ویکتور ) در ۱۴ ژوئیه ۱۸۵۰ با کشتی جولیا هاوارد از آنتورپ حرکت کردند و در ۲۱ اوت به نیویورک رسیدند. [ ۵] [ ۶] [ ۷] گوستاو بلود پس از ورود به ایالات متحده در کسوت جراح در جنگ داخلی آمریکا خدمت کرد. پس از جنگ، خانوادهٔ او در بروکلین، نیویورک سکنا گزیدند. خانهٔ فرهنگی بلود به سالنی تبدیل شد که چهره های قرن نوزدهمی نظیر توماس بیلی آلدریچ را به خود جذب می کرد. ویکتور مجوز تحصیل در مدرسهٔ دولتی را اخذ کرد و در ۱۲ سالگی، با انجام کارهای اداری مخارج تحصیل خود را تأمین می کرد. او درحالی که روزها کار می کرد، شب ها در مؤسسهٔ کوپر ( که بیشتر به اتحادیهٔ کوپر معروف است ) در نیویورک تحصیل می کرد. [ ۸] در آنجا پیتر کوپر راهنمای او بود. [ ۹]
مادرش، ماری بلود، منبع اصلی الهام ویکتور بود و او را راهنمایی و تشویق می کرد. خانواده اش فرهنگی فاخر داشتند. نه تنها پدرش، با فعالیت در علوم طبیعی شخصیتی برجسته و متمایز بود، بلکه دو دایی اش در ادبیات و سیاست نامی برای خود دست وپا کرده بودند. ویکتور نیز مانند پدرش، با تحصیل در مؤسسهٔ کوپر به علوم طبیعی علاقه مند شد. در سال ۱۸۶۷، [ ۱۰] ویکتور فارغ التحصیل شد و در ۱۸ سالگی مدرک مهندسی دریافت کرد. او همچنین مفتخر به آشنایی با پیتر کوپر، صنعتگر بزرگ، مخترع، نیکوکار و بنیان گذار مؤسسه بود. الگوها و آموزه های پیتر کوپر در شکل گیری شخصیت ویکتور و فعالیت های او خیلی تأثیرگذار بود. [ ۱۱]
در سال ۱۸۶۸، بلود در شرکت «محصولات شیمیایی» مشغول به فعالیت شد. این شرکت، یک شرکت شیمیایی کوچک در بروکلین، نیویورک، در امتداد کانال خلیج گوانوس بود. او در آنجا به مطالعهٔ ساخت مواد شیمیایی و تهیهٔ دارو پرداخت. در سال ۱۸۷۳، بلود به پومروی، اوهایو، مرکز تولید نمک در امتداد رودخانهٔ اوهایو رفت. [ ۱۲] او به شرکت اوکس و راثبون در پارکرسبورگ، ویرجینیای غربی ملحق شد که فعالیتش تولید اسید سولفوریک برای تقطیر برم در منطقه بود. این کارخانه در سمت جنوبی رودخانهٔ لیتل کاناها یکی از شاخه های رودخانهٔ اوهایو واقع شده بود. در سال ۱۸۷۵، اوکس از شرکت رفت و بلود منافع او را تصاحب کرد. در آن زمان بود که شرکت، به نام بلود و راثبون شناخته می شد. خط تولید به سولفات های آهن، نیترات آهن، نمک های قلع، مواد ثابت کننده و سایر مواد شیمیایی مورد استفاده در صنعت نساجی توسعه یافت. آشنایی بلود با صنعت نساجی به ایدهٔ تولید رنگ های آنیلین برای افزایش سوددهی انجامید. در آن زمان، بیشتر رنگ ها از آلمان وارد می شد. تنها دو شرکت تولیدکنندهٔ رنگ در ایالات متحده وجود داشت. بلود تصمیم گرفت آنیلین را با نیترات کردن بنزن برای تشکیل نیتروبنزن و به دنبال آن احیا تولید کند. یکی از مشکلاتی که با آن روبه رو بود، تصفیهٔ بنزن از روغن های قیر سبک بود که کارخانه های تقطیر قطران زغال سنگ و کارخانه های گاز در بشکه عرضه می کردند. او که ستون تقطیر در اختیار نداشت، از یک پوستهٔ دیگ قدیمیِ متصل به سیم پیچ متراکم، استفاده کرد، اما کیفیت بنزن پایین بود.

wiki: ویکتور گوستاو بلود