[ویکی فقه] آنچه از صحابه پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) درباره آیات الهی نقل شده است با عنوان تفسیر صحابه از آن یاد می شود که دارای ویژگی هایی می باشد.
تفاسیر صحابه پنج ویژگی دارد که آنها را از سایر تفاسیر ممتاز می سازد و در تفاسیر متاخران یافت نمی شود.سادگی و بی پیرایگی در حدی که برای حل مشکل یا برطرف ساختن ابهام، با عبارتی کوتاه و بیانی رسا، در غایت ایجاز ارائه می گردید؛ مثلا اگر از یکی از آنان سوال می شد معنای «غَیْرَ مُتَجانِفٍ لِإِثْمٍ؛ » چیست؟ فورا جواب می داد: گناه نکند، بدون اینکه به بیان اشتقاق واژه ها بپردازد یا نیازی به بیان شاهد یا دلیل و امثال آن، که عادت مفسران است داشته باشد و اگر درباره نزول آیه یا مفهوم کلی و عام آن می پرسیدند به شکلی قاطع و بدون تردید و ساده و پیراسته از پیچیدگی های گریبان گیر دیگر مفسران، پاسخ می داد.
سلامت و پیراستگی از جدل و اختلاف
سلامت و پیراستگی از جدل و اختلاف؛ زیرا در آن دوران، مبنا و جهت گیری و استناد در بیان معنای آیه یکی بود، چه اینکه در آن عصر در میان صحابه اختلافی بر سر مبانی نظری یا تباین و دوگانگی ای در جهت گیری یا تضاد و تقابلی در استناد وجود نداشت. تنها وحدت نظر و جهت گیری و هدف واحدی وجود داشت که همه صحابه را گرد هم می آورد. در آن دوران انگیزه ای برای بروز اختلاف و تضارب آراء وجود نداشت، به ویژه اینکه پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) به آنان آموخته بود که چگونه راه هدایت و راستی را بپیمایند. این سخن درباره صحابه ای است که هم دل و هم زبان، هوشیارانه از دستورات پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله وسلّم) پیروی می کردند؛ هر چند عده آنان اندک بود. «و قلیل من عبادی الشکور؛ » علاوه بر اینکه تفسیر در آن دوره (از نظر شکل و ترکیب) از چهارچوب نقل حدیث فراتر نرفته بود، بلکه بخشی از حدیث و شاخه ای از آن به شمار می رفت و گرد آوردندگان احادیث، در کنار احکام، احادیث تفسیری را نیز گرد می آوردند.
پیراستگی از تفسیر به رای
پیراستگی آن از تفسیر به رای؛ یعنی از استبداد به رای به دور بود. چون این کار تعصبی کور و خدعه گونه است؛ لذا چهره های برجسته صحابه از آن برکنار بودند. در گذشته درباره تفسیر به رای (که از نظر شرع نکوهیده و از نظر عقل ناپسند است) سخن گفتیم.
پاکی از اساطیر و افسانه ها
...
تفاسیر صحابه پنج ویژگی دارد که آنها را از سایر تفاسیر ممتاز می سازد و در تفاسیر متاخران یافت نمی شود.سادگی و بی پیرایگی در حدی که برای حل مشکل یا برطرف ساختن ابهام، با عبارتی کوتاه و بیانی رسا، در غایت ایجاز ارائه می گردید؛ مثلا اگر از یکی از آنان سوال می شد معنای «غَیْرَ مُتَجانِفٍ لِإِثْمٍ؛ » چیست؟ فورا جواب می داد: گناه نکند، بدون اینکه به بیان اشتقاق واژه ها بپردازد یا نیازی به بیان شاهد یا دلیل و امثال آن، که عادت مفسران است داشته باشد و اگر درباره نزول آیه یا مفهوم کلی و عام آن می پرسیدند به شکلی قاطع و بدون تردید و ساده و پیراسته از پیچیدگی های گریبان گیر دیگر مفسران، پاسخ می داد.
سلامت و پیراستگی از جدل و اختلاف
سلامت و پیراستگی از جدل و اختلاف؛ زیرا در آن دوران، مبنا و جهت گیری و استناد در بیان معنای آیه یکی بود، چه اینکه در آن عصر در میان صحابه اختلافی بر سر مبانی نظری یا تباین و دوگانگی ای در جهت گیری یا تضاد و تقابلی در استناد وجود نداشت. تنها وحدت نظر و جهت گیری و هدف واحدی وجود داشت که همه صحابه را گرد هم می آورد. در آن دوران انگیزه ای برای بروز اختلاف و تضارب آراء وجود نداشت، به ویژه اینکه پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) به آنان آموخته بود که چگونه راه هدایت و راستی را بپیمایند. این سخن درباره صحابه ای است که هم دل و هم زبان، هوشیارانه از دستورات پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله وسلّم) پیروی می کردند؛ هر چند عده آنان اندک بود. «و قلیل من عبادی الشکور؛ » علاوه بر اینکه تفسیر در آن دوره (از نظر شکل و ترکیب) از چهارچوب نقل حدیث فراتر نرفته بود، بلکه بخشی از حدیث و شاخه ای از آن به شمار می رفت و گرد آوردندگان احادیث، در کنار احکام، احادیث تفسیری را نیز گرد می آوردند.
پیراستگی از تفسیر به رای
پیراستگی آن از تفسیر به رای؛ یعنی از استبداد به رای به دور بود. چون این کار تعصبی کور و خدعه گونه است؛ لذا چهره های برجسته صحابه از آن برکنار بودند. در گذشته درباره تفسیر به رای (که از نظر شرع نکوهیده و از نظر عقل ناپسند است) سخن گفتیم.
پاکی از اساطیر و افسانه ها
...
wikifeqh: ویژگی_تفاسیر_صحابه