وینلند ( Vinland ) نامی است که وایکینگ ها به آمریکای شمالی داده بودند. این نام در سرگذشت نامه های نورس قدیم ذکر شده و در آن ها آمده است که وایکینگ ها پیرامون سال ۹۸۶ میلادی[ ۱] [ ۲] به آمریکای شمالی رسیده بودند یعنی پنج سده پیش از کریستف کلمب. [ ۳] یافته های باستان شناسی نیز حضور وایکینگ ها در آمریکای شمالی را تایید می کند. [ ۴]
پیش از یافته شدن شواهد باستان شناسی، گمانه زنی ها، داستان ها و افسانه های زیادی در مورد «سرزمین افسانه ای وینلند» که وایکینگ ها به آن رسیده بودند بازگو می شد.
در سال ۱۹۶۰ در منتهی الیه شمالی نیوفاندلند کانادا در محلی به نام لانسو مدو بقایای یک سکونتگاه نورس پیدا شد. بررسی های بعدی نشان داد که منظور نورس ها از وینلند تنها این سکونتگاه نبوده بلکه این محل، ورودی منطقه بزرگ تری بوده که وینلند نامیده می شده است. [ ۵]
نام وینلند را سنتاً به عنوان «سرزمین شراب» ( و تاکستان ) معنی می کنند اما اخیراً نظریه دیگری به وجود آمده که آن را «سرزمین چراگاه ها» معنی می کند. کوچ نشینان وایکینگ خبر می دادند که در آن سرزمین تاک ها به صورت خودرو می رویند.
وایکینگ ها که ایسلند و گرینلند را به اقامتگاه های خود افزوده بودند در ادامه این روند به سواحل کانادا رسیدند اما تا مدت ها از این که به قاره دیگری رسیده اند خبر نداشتند تا این که در آنجا با اسکیموها یا دیگر بومی ها مواجه شدند و فهمیدند که وینلند مربوط به قاره ای جدا است. آن ها بومیان وینلند و آمریکای شمالی را اسکارلینگ می نامیدند.
نخستین متنی که در آن از وینلند نام برده شده رساله ای است به زبان لاتین به نام کارنامه اسقف کلیسای هامبورگ که در حدود ۱۰۷۵ میلادی نوشته شده است. نویسنده این رساله اطلاعات خود را از سوین دوم، پادشاه دانمارک دریافت کرده بود که اطلاعات زیادی از سرزمین های شمالی داشت.
بیشترین اطلاعات در مورد وینلند اما از دو سرگذشت نامه به نام های سرگذشت اریک سرخ و سرگذشت گرینلندیان به دست آمده است. این دو داستان با هم تفاوت هایی دارند. برپایه سرگذشت گرینلندیان بازرگانی به نام «بیارنی هِریولفس سون» زمانی که در سال ۹۸۶ با کشتی از ایسلند راهی گرینلند بود بر اثر وزش بادها به سوی غرب از مسیر منحرف شده و پس از مدتی سرگردانی، نخستین اروپایی شد که قاره آمریکا را دید. وی در امتداد سواحل شرق کانادا کشتی راند و سپس به گرینلند بازگشت. پیرامون سال ۱۰۰۰، گروهی متشکل از ۳۵ مرد به رهبری لیف اریکسون راهی دریاها شدند تا سرزمینی را که بیارنی به طور اتفاقی دیده بود پیدا کنند. آن ها نخست به سرزمینی یخی و بایر رسیدند که آن را هِلولند ( سرزمین تخته سنگ ها ) نامیدند. پس از آن با کشتی به سمت جنوب رفتند و به دشت هایی پردرخت رسیدند که مارکلند ( سرزمین پردرخت ) نامیدند. پس از آن بار دیگر سوار بر کشتی راهی جنوب شدند و منطقه گرم تر و جنگلی را که آنجا یافتند وینلند نام دادند. این گروه در وینلند چندین خانه ساختند و سپس به گرینلند بازگشتند. در سال ۱۰۰۳ برادر لیف که توروالد نام داشت با گروهی راهی وینلند شد و دو سال را در آنجا گذراند. چند سال پس از او، تورفین کارلسفنی که داستان هایی از توروالد در مورد روییدن تاک ها و درختان قره قات فرنگی ( کرنبری ) به طور وحشی در وینلند شنیده بود به همراه ۱۳۰ نفر راهی آن سرزمین شد. سه سال که از اقامت این گروه در وینلند می گذشت دادوستد آن ها با بومیان اسکیمو به جنگ کشیده شد و وایکینگ ها ناچار شدند به گرینلند بازگردند. در حدود سال ۱۰۱۳، فریدیس، دختر اریک سرخ با گروهی راهی وینلند شد اما موفق نشد به آن سرزمین برسد و این گروه پس از مدتی کمی به گرینلند بازگشتند. سرگذشت نامه ها سفر دیگری را پس از آن به وینلند ذکر نمی کنند. [ ۶]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفپیش از یافته شدن شواهد باستان شناسی، گمانه زنی ها، داستان ها و افسانه های زیادی در مورد «سرزمین افسانه ای وینلند» که وایکینگ ها به آن رسیده بودند بازگو می شد.
در سال ۱۹۶۰ در منتهی الیه شمالی نیوفاندلند کانادا در محلی به نام لانسو مدو بقایای یک سکونتگاه نورس پیدا شد. بررسی های بعدی نشان داد که منظور نورس ها از وینلند تنها این سکونتگاه نبوده بلکه این محل، ورودی منطقه بزرگ تری بوده که وینلند نامیده می شده است. [ ۵]
نام وینلند را سنتاً به عنوان «سرزمین شراب» ( و تاکستان ) معنی می کنند اما اخیراً نظریه دیگری به وجود آمده که آن را «سرزمین چراگاه ها» معنی می کند. کوچ نشینان وایکینگ خبر می دادند که در آن سرزمین تاک ها به صورت خودرو می رویند.
وایکینگ ها که ایسلند و گرینلند را به اقامتگاه های خود افزوده بودند در ادامه این روند به سواحل کانادا رسیدند اما تا مدت ها از این که به قاره دیگری رسیده اند خبر نداشتند تا این که در آنجا با اسکیموها یا دیگر بومی ها مواجه شدند و فهمیدند که وینلند مربوط به قاره ای جدا است. آن ها بومیان وینلند و آمریکای شمالی را اسکارلینگ می نامیدند.
نخستین متنی که در آن از وینلند نام برده شده رساله ای است به زبان لاتین به نام کارنامه اسقف کلیسای هامبورگ که در حدود ۱۰۷۵ میلادی نوشته شده است. نویسنده این رساله اطلاعات خود را از سوین دوم، پادشاه دانمارک دریافت کرده بود که اطلاعات زیادی از سرزمین های شمالی داشت.
بیشترین اطلاعات در مورد وینلند اما از دو سرگذشت نامه به نام های سرگذشت اریک سرخ و سرگذشت گرینلندیان به دست آمده است. این دو داستان با هم تفاوت هایی دارند. برپایه سرگذشت گرینلندیان بازرگانی به نام «بیارنی هِریولفس سون» زمانی که در سال ۹۸۶ با کشتی از ایسلند راهی گرینلند بود بر اثر وزش بادها به سوی غرب از مسیر منحرف شده و پس از مدتی سرگردانی، نخستین اروپایی شد که قاره آمریکا را دید. وی در امتداد سواحل شرق کانادا کشتی راند و سپس به گرینلند بازگشت. پیرامون سال ۱۰۰۰، گروهی متشکل از ۳۵ مرد به رهبری لیف اریکسون راهی دریاها شدند تا سرزمینی را که بیارنی به طور اتفاقی دیده بود پیدا کنند. آن ها نخست به سرزمینی یخی و بایر رسیدند که آن را هِلولند ( سرزمین تخته سنگ ها ) نامیدند. پس از آن با کشتی به سمت جنوب رفتند و به دشت هایی پردرخت رسیدند که مارکلند ( سرزمین پردرخت ) نامیدند. پس از آن بار دیگر سوار بر کشتی راهی جنوب شدند و منطقه گرم تر و جنگلی را که آنجا یافتند وینلند نام دادند. این گروه در وینلند چندین خانه ساختند و سپس به گرینلند بازگشتند. در سال ۱۰۰۳ برادر لیف که توروالد نام داشت با گروهی راهی وینلند شد و دو سال را در آنجا گذراند. چند سال پس از او، تورفین کارلسفنی که داستان هایی از توروالد در مورد روییدن تاک ها و درختان قره قات فرنگی ( کرنبری ) به طور وحشی در وینلند شنیده بود به همراه ۱۳۰ نفر راهی آن سرزمین شد. سه سال که از اقامت این گروه در وینلند می گذشت دادوستد آن ها با بومیان اسکیمو به جنگ کشیده شد و وایکینگ ها ناچار شدند به گرینلند بازگردند. در حدود سال ۱۰۱۳، فریدیس، دختر اریک سرخ با گروهی راهی وینلند شد اما موفق نشد به آن سرزمین برسد و این گروه پس از مدتی کمی به گرینلند بازگشتند. سرگذشت نامه ها سفر دیگری را پس از آن به وینلند ذکر نمی کنند. [ ۶]
wiki: وینلند