ویلْیامز، تِنِسی (۱۹۱۱ـ۱۹۸۳)(Williams, Tennessee)
ویلْیامز، تِنِسی
(نام اصلی: تامِسْ لانیر ویلیامز) نمایش نامه نویس امریکایی. مُشخصۀ آثارش گفت وگوهای نمایشی (دیالوگ) سلیس و تحلیل موشکافانۀ ضعف های روان شناختی شخصیت های نمایش نامه اند. نمایش نامه هایش، که ماجراهای آن ها معمولاً در ایالاتِ جنوب امریکا و در زمینه ای از زوال و تباهی می گذرند، عبارت اند از باغ وحش شیشه ای (۱۹۴۵)، اتوبوسی به نام هوس (۱۹۴۷)، گربه روی شیروانی داغ (۱۹۵۵)، که دو اثر اخیر جایزۀ پولیتزر گرفتند. تنسی ویلیامز در کولامبس، میسی سیپی ، به دنیا آمد، و در دانشگاه های میسوری و آیووا تحصیل کرد. نخستین توفیق واقعی اش نوشتن باغ وحش شیشه ای بود؛ و اتوبوسی به نام هوس شهرت او را در برادوی استحکام بخشید. دیگر آثار او عبارت اند از ناگهان تابستان گذشته (۱۹۵۸) و پرندۀ شیرین جوانی (۱۹۵۹). پس از نوشتن شب ایگونا (۱۹۶۱، برندۀ جایزۀ پولیتزر)، مدتی بیمار شد و تعداد کمی از نمایش نامه های بعدیش توفیق یافتند. با این حال، آثار آغازینش آوازۀ او را به مثابۀ یکی از نمایش نامه نویسان شاخص امریکایی تثبیت کرد. بسیاری از نمایش نامه هایش به فیلم های تماشایی موفقی تبدیل شدند، که شماری از آن ها را الیا کازان کارگردانی کرد. ویلیامز چند جلد داستان کوتاه با عناوینِ یک دست (۱۹۴۸) و نبات سخت (۱۹۵۴)، و همچنین یک رُمان کوتاه به نام بهار سرخوشی های خانم استون (۱۹۵۰) نیز منتشر کرد.
ویلْیامز، تِنِسی
(نام اصلی: تامِسْ لانیر ویلیامز) نمایش نامه نویس امریکایی. مُشخصۀ آثارش گفت وگوهای نمایشی (دیالوگ) سلیس و تحلیل موشکافانۀ ضعف های روان شناختی شخصیت های نمایش نامه اند. نمایش نامه هایش، که ماجراهای آن ها معمولاً در ایالاتِ جنوب امریکا و در زمینه ای از زوال و تباهی می گذرند، عبارت اند از باغ وحش شیشه ای (۱۹۴۵)، اتوبوسی به نام هوس (۱۹۴۷)، گربه روی شیروانی داغ (۱۹۵۵)، که دو اثر اخیر جایزۀ پولیتزر گرفتند. تنسی ویلیامز در کولامبس، میسی سیپی ، به دنیا آمد، و در دانشگاه های میسوری و آیووا تحصیل کرد. نخستین توفیق واقعی اش نوشتن باغ وحش شیشه ای بود؛ و اتوبوسی به نام هوس شهرت او را در برادوی استحکام بخشید. دیگر آثار او عبارت اند از ناگهان تابستان گذشته (۱۹۵۸) و پرندۀ شیرین جوانی (۱۹۵۹). پس از نوشتن شب ایگونا (۱۹۶۱، برندۀ جایزۀ پولیتزر)، مدتی بیمار شد و تعداد کمی از نمایش نامه های بعدیش توفیق یافتند. با این حال، آثار آغازینش آوازۀ او را به مثابۀ یکی از نمایش نامه نویسان شاخص امریکایی تثبیت کرد. بسیاری از نمایش نامه هایش به فیلم های تماشایی موفقی تبدیل شدند، که شماری از آن ها را الیا کازان کارگردانی کرد. ویلیامز چند جلد داستان کوتاه با عناوینِ یک دست (۱۹۴۸) و نبات سخت (۱۹۵۴)، و همچنین یک رُمان کوتاه به نام بهار سرخوشی های خانم استون (۱۹۵۰) نیز منتشر کرد.
wikijoo: ویلیامز،_تنسی_(۱۹۱۱ـ۱۹۸۳)