ویلیام اُلد ( به انگلیسی: William Auld ) ( زادهٔ سال ۶ نوامبر ۱۹۲۴ - درگذشته ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۶ ) یکی از مشهورترین نویسندگان، شاعران و سردبیران در دنیای زبان بین المللی اسپرانتو بود.
وی اسکاتلندی بود و در طول عمر خود چندین بار، به خاطر نگاشتن بیش از ۵۰ کتاب به زبان فراساختهی اسپرانتو، نامزد دریافت جایزهٔ ادبی نوبل شد.
به عنوان مثال، کتاب شعر او تحت عنوان نژاد کودک ( La infana raso ) با شاهکار تی اس الیوت یعنی سرزمین بی حاصل مقایسه شده است.
این نویسنده، شاعر، مترجم و سردبیر چندین مجلهٔ وزین جهان اسپرانتو، در سال ۱۹۲۴ در شهر ایرت، انگلستان، چشم به دنیا گشود و در سال ۱۹۳۷ ( در سیزده سالگی ) با زبانِ اسپرانتو آشنا شد و شروع به فراگیری آن کرد. از سال ۱۹۴۷ فعالیت های ادبیِ اُلد در دنیای اسپرانتو آغاز گشت و تا پایان عمر گران بهایش که بالغ بر ۸۲ سال بود، ادامه یافت. وی، علاوه بر تألیف و ترجمه های ارزشمند، گوناگون و فراوان - که در این جا به برخی از آن ها اشاره می شود - از سال ۱۹۷۹ تا سال ۱۹۸۳ ریاست فرهنگستان اسپرانتو را نیز بر عهده داشته است.
ویلیام اُلد، نویسندهٔ کتاب پدیدهٔ اسپرانتو، یکی از بزرگ ترین مترجمین، نویسنده ها و شاعران برجستهٔ زبان فراساخته اسپرانتو، به پاسِ آثار بسیار ارزشمند و فراوانی که در طول بیش از نیم قرن، به زبان اسپرانتو نگاشته است، در سال های ۱۹۹۹، ۲۰۰۰ و ۲۰۰۵ نامزد دریافت جایزهٔ ادبی نوبل شد.
وی به مناسبت جشن صدساله شدن زبان بین الملی اسپرانتو کتابی تحت عنوان پدیدهٔ اسپرانتو به منظور ترجمه شدن به زبان های ملی دنیا، به زبان اسپرانتو تألیف کرد، که متن کامل آن به زبان فارسی نیز تحت عنوان پدیدهٔ اسپرانتو: راه حل مشکل زبان بین المللی، همراه با ۱۴ پیوست اضافی دیگر، ترجمه و منتشر شده است ( نشر آرویج، تهران ۱۳۸۶ ) . [ ۱]
این کتاب برای آشناشدن با زبان بین المللی اسپرانتو، ادبیات اصیل و ترجمه ای آن، نویسندگان و شاعران آن، ویژگی های زبان شناختی آن، زندگی نامه سازنده آن لودویک زامنهوف، و … تاریخ آن در ایران و جهان مناسب است.
الد در بخشی از این کتاب معروف خود می نویسد:
زبانِ انگلیسی، زبانِ مشترک جهانی؟
هم اکنون افراد بسیاری حاضر به ادعای این مطلب اند که مشکل های مربوط به زبان، در دنیای امروز، با وجود زبان انگلیسی حل شده است. اگر این امر حقیقت دارد، پس چرا هنوز هم باید در اکثریت قاطع همایش های بین المللی، زیر بار هزینه های سرسام آور استخدام مترجمین شفاهی و کتبی رفت؟ آیا نقش این مترجمین نباید تاکنون از میان رفته باشد؟ البته در حال حاضر، زبان انگلیسی در بعضی از زمینه های خاص و در برخی از مناطق دنیا به صورت بین المللی مورد استفاده است. اما ادعایی که اغلب شنیده می شود، مبنی بر این که در هر نقطه از جهان می توان از زبان انگلیسی، برای ایجاد ارتباطات خود استفاده کرد، خیالی واهی بیش نیست. افراد بسیاری در کشورهای اسکاندیناوی، فلاندری، هلند و آلمان، زبان انگلیسی را می دانند؛ ولی در کشورهای دیگر اروپا، این گونه افراد واقعاً به ندرت وجود دارند. در کشورهای سوسیالیستی ـ و به خاطر داشته باشیم که این کشورها، نیمی از سطح کرهٔ زمین را تشکیل می دهد! ـ تعداد افراد انگلیسی دان به مراتب نیز کمتر است. در ژاپن اکثریت افراد تحصیل کرده، تحت آموزش زبان انگلیسی بوده اند، با این وجود، تنها تعداد بسیار قلیلی از آن ها قادر به تکلم به آن هستند و حتی افراد کمتری می توانند به درک آن نایل آیند. در کل آمریکای جنوبی، به مقدار بسیار کمی می توان از زبان انگلیسی بهره جست. یکی از اهداف کشورهایی که قبلاً مستعمره بوده اند، اغلب این است که زبان ( های ) بومیِ خود را جانشین زبان استعمارگران کنند ـ هرچند در بعضی از این کشورها، به خصوص در قارهٔ آفریقا، هنوز باید این زبان ها را تحمل کرد چرا که با تعداد بسیار زیاد زبان های بومیِ موجود در آن ها، وضعیت آشفته ای پیش خواهد آمد. بنابر این، اگر میزان بهره وری از زبان انگلیسی را، نخواهیم کم بشماریم، باید مواظب این امر هم باشیم که در مورد فایدهٔ آن نیز، مبالغه نکنیم. به عنوان یک مثال، مشهور است که زبان انگلیسی در هوانوردیِ بین المللی به گونهٔ وسیعی مورد استفاده است ولی باید توجه داشت که این مورد استفاده بودن، به آن ترتیبی که بعضی ها تمایل به باور کردن آن را دارند، انحصاری نیست. برایان مویناهان در کتاب خود تحت عنوان فرودگاه بین المللی، واقعهٔ زیر را که در فرودگاه هیترو ی لندن اتفاق افتاده است، نقل می کند:
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفوی اسکاتلندی بود و در طول عمر خود چندین بار، به خاطر نگاشتن بیش از ۵۰ کتاب به زبان فراساختهی اسپرانتو، نامزد دریافت جایزهٔ ادبی نوبل شد.
به عنوان مثال، کتاب شعر او تحت عنوان نژاد کودک ( La infana raso ) با شاهکار تی اس الیوت یعنی سرزمین بی حاصل مقایسه شده است.
این نویسنده، شاعر، مترجم و سردبیر چندین مجلهٔ وزین جهان اسپرانتو، در سال ۱۹۲۴ در شهر ایرت، انگلستان، چشم به دنیا گشود و در سال ۱۹۳۷ ( در سیزده سالگی ) با زبانِ اسپرانتو آشنا شد و شروع به فراگیری آن کرد. از سال ۱۹۴۷ فعالیت های ادبیِ اُلد در دنیای اسپرانتو آغاز گشت و تا پایان عمر گران بهایش که بالغ بر ۸۲ سال بود، ادامه یافت. وی، علاوه بر تألیف و ترجمه های ارزشمند، گوناگون و فراوان - که در این جا به برخی از آن ها اشاره می شود - از سال ۱۹۷۹ تا سال ۱۹۸۳ ریاست فرهنگستان اسپرانتو را نیز بر عهده داشته است.
ویلیام اُلد، نویسندهٔ کتاب پدیدهٔ اسپرانتو، یکی از بزرگ ترین مترجمین، نویسنده ها و شاعران برجستهٔ زبان فراساخته اسپرانتو، به پاسِ آثار بسیار ارزشمند و فراوانی که در طول بیش از نیم قرن، به زبان اسپرانتو نگاشته است، در سال های ۱۹۹۹، ۲۰۰۰ و ۲۰۰۵ نامزد دریافت جایزهٔ ادبی نوبل شد.
وی به مناسبت جشن صدساله شدن زبان بین الملی اسپرانتو کتابی تحت عنوان پدیدهٔ اسپرانتو به منظور ترجمه شدن به زبان های ملی دنیا، به زبان اسپرانتو تألیف کرد، که متن کامل آن به زبان فارسی نیز تحت عنوان پدیدهٔ اسپرانتو: راه حل مشکل زبان بین المللی، همراه با ۱۴ پیوست اضافی دیگر، ترجمه و منتشر شده است ( نشر آرویج، تهران ۱۳۸۶ ) . [ ۱]
این کتاب برای آشناشدن با زبان بین المللی اسپرانتو، ادبیات اصیل و ترجمه ای آن، نویسندگان و شاعران آن، ویژگی های زبان شناختی آن، زندگی نامه سازنده آن لودویک زامنهوف، و … تاریخ آن در ایران و جهان مناسب است.
الد در بخشی از این کتاب معروف خود می نویسد:
زبانِ انگلیسی، زبانِ مشترک جهانی؟
هم اکنون افراد بسیاری حاضر به ادعای این مطلب اند که مشکل های مربوط به زبان، در دنیای امروز، با وجود زبان انگلیسی حل شده است. اگر این امر حقیقت دارد، پس چرا هنوز هم باید در اکثریت قاطع همایش های بین المللی، زیر بار هزینه های سرسام آور استخدام مترجمین شفاهی و کتبی رفت؟ آیا نقش این مترجمین نباید تاکنون از میان رفته باشد؟ البته در حال حاضر، زبان انگلیسی در بعضی از زمینه های خاص و در برخی از مناطق دنیا به صورت بین المللی مورد استفاده است. اما ادعایی که اغلب شنیده می شود، مبنی بر این که در هر نقطه از جهان می توان از زبان انگلیسی، برای ایجاد ارتباطات خود استفاده کرد، خیالی واهی بیش نیست. افراد بسیاری در کشورهای اسکاندیناوی، فلاندری، هلند و آلمان، زبان انگلیسی را می دانند؛ ولی در کشورهای دیگر اروپا، این گونه افراد واقعاً به ندرت وجود دارند. در کشورهای سوسیالیستی ـ و به خاطر داشته باشیم که این کشورها، نیمی از سطح کرهٔ زمین را تشکیل می دهد! ـ تعداد افراد انگلیسی دان به مراتب نیز کمتر است. در ژاپن اکثریت افراد تحصیل کرده، تحت آموزش زبان انگلیسی بوده اند، با این وجود، تنها تعداد بسیار قلیلی از آن ها قادر به تکلم به آن هستند و حتی افراد کمتری می توانند به درک آن نایل آیند. در کل آمریکای جنوبی، به مقدار بسیار کمی می توان از زبان انگلیسی بهره جست. یکی از اهداف کشورهایی که قبلاً مستعمره بوده اند، اغلب این است که زبان ( های ) بومیِ خود را جانشین زبان استعمارگران کنند ـ هرچند در بعضی از این کشورها، به خصوص در قارهٔ آفریقا، هنوز باید این زبان ها را تحمل کرد چرا که با تعداد بسیار زیاد زبان های بومیِ موجود در آن ها، وضعیت آشفته ای پیش خواهد آمد. بنابر این، اگر میزان بهره وری از زبان انگلیسی را، نخواهیم کم بشماریم، باید مواظب این امر هم باشیم که در مورد فایدهٔ آن نیز، مبالغه نکنیم. به عنوان یک مثال، مشهور است که زبان انگلیسی در هوانوردیِ بین المللی به گونهٔ وسیعی مورد استفاده است ولی باید توجه داشت که این مورد استفاده بودن، به آن ترتیبی که بعضی ها تمایل به باور کردن آن را دارند، انحصاری نیست. برایان مویناهان در کتاب خود تحت عنوان فرودگاه بین المللی، واقعهٔ زیر را که در فرودگاه هیترو ی لندن اتفاق افتاده است، نقل می کند:
wiki: ویلیام الد