ویلهلم رایش ( آلمانی: Wilhelm Reich؛ ۲۴ مارس ۱۸۹۷ – ۳ نوامبر ۱۹۵۷ ) روان شناس، روان کاو، جامعه شناس و پژوهشگر در زمینه بیماری های جنسی و جامعه شناسی بود.
رایش موفق به کشف ارتباط مستقیم بین گرفتگی های عضلانی و گرفتگی های روحی روانی شد که از نظر وی «لاک لاکپشت» نام گرفت. او در این زمینه درمان های ویژه ای با نام های روان کاوی، منش شناسی، و تراپی موضعی Vegetotherapie را معرفی نمود. بعدها تراپی موضعی زمینه ساز علوم درمان جسمی - روحی شد.
... [مشاهده متن کامل]
همچنین پژوهش های وی در زمینه میکروبیولوژی او را به کشف بیون ها Bione و سپس انرژی اورگون هدایت کردند. او تلاش کرد یک نوع انرژی نوکلید دیرینه را اثبات کند که موفق نشد.
رایش در آلمان می زیست و در سال ۱۹۳۴ پس از روی کار آمدن هیتلر ناچار به مهاجرت به اسکاندیناوی و بعد در سال ۱۹۳۹ به آمریکا شد. دولت نازی او را یهودی کمونیست می خواند.
او در آمریکا با انتشار مقالاتی به ترویج نظر خود دربارهٔ وجود نوعی انرژی کیهانی که او آن را «اورگون» می نامید، پرداخت. اداره داروها و مواد غذایی دولت آمریکا علیه او شکایت کرد. بسیاری از آثار او به عنوان دخالت در امور پزشکی به دستور دادگاه سوزانده شدند. دادگاه همچنین حکم بازداشت او را صادر کرد.
ویلهلم رایش در ۳ نوامبر ۱۹۵۷ در زندان لویسبورگ پنسیلوانیا درگذشت.
ویلهلم رایش در سال ۱۸۹۷ در خانواده ای ثروتمند زاده شد. او مدعی بود که در ۱۱ سالگی، با آشپز خانوادگی شان باکرگی خود را از دست داده در ۱۵ سالگی به روسپی خانه رفته است.
رایش در جنگ جهانی اول در ارتش اتریش - مجارستان خدمت کرد. پس از جنگ برای تحصیل پزشکی به وین رفت.
هنگامی که رایش خبردار شد زیگموند فروید، سمیناری درباره آمیزش ارائه می دهد به دیدار او رفت تا از او درخواست معرفی کتب و منابع مطالعه کند. این موضوع زمینه ساز آشنایی و دوستی آن دو نفر شد. فروید حتی گاهی بیماری به او ارجاع می داد.
رایش به زودی تلاش کرد، آموزه های فروید را با نظریات اجتماعی کارل مارکس پیوند بزند و به نوعی روانکاوی اجتماعی برسد. پرسش رایش این بود که «اگر انرژی جنسی مسدود شده نوروسیس ایجاد می کند، پس آیا نمی توان گفت تخلیه انرژی جنسی به خودیِ خود اثری شفابخش دارد؟» رایش تا سال ۱۹۲۶ که کتاب کارکرد ارگاسم را نوشته بود، دیگر متقاعد شده بود که اوج جنسیِ باکیفیت، سلامت جسمی را تقویت می کند. فروید نظریه رایش در کتاب کارکرد ارگاسم را رد کرد. این دو به مرور به علت اختلاف عقیده از یکدیگر فاصله گرفتند. وقتی فروید سرطان گرفت، رایش گفت علتش چیزی جز محرومیت جنسی نبوده است.
رایش موفق به کشف ارتباط مستقیم بین گرفتگی های عضلانی و گرفتگی های روحی روانی شد که از نظر وی «لاک لاکپشت» نام گرفت. او در این زمینه درمان های ویژه ای با نام های روان کاوی، منش شناسی، و تراپی موضعی Vegetotherapie را معرفی نمود. بعدها تراپی موضعی زمینه ساز علوم درمان جسمی - روحی شد.
... [مشاهده متن کامل]
همچنین پژوهش های وی در زمینه میکروبیولوژی او را به کشف بیون ها Bione و سپس انرژی اورگون هدایت کردند. او تلاش کرد یک نوع انرژی نوکلید دیرینه را اثبات کند که موفق نشد.
رایش در آلمان می زیست و در سال ۱۹۳۴ پس از روی کار آمدن هیتلر ناچار به مهاجرت به اسکاندیناوی و بعد در سال ۱۹۳۹ به آمریکا شد. دولت نازی او را یهودی کمونیست می خواند.
او در آمریکا با انتشار مقالاتی به ترویج نظر خود دربارهٔ وجود نوعی انرژی کیهانی که او آن را «اورگون» می نامید، پرداخت. اداره داروها و مواد غذایی دولت آمریکا علیه او شکایت کرد. بسیاری از آثار او به عنوان دخالت در امور پزشکی به دستور دادگاه سوزانده شدند. دادگاه همچنین حکم بازداشت او را صادر کرد.
ویلهلم رایش در ۳ نوامبر ۱۹۵۷ در زندان لویسبورگ پنسیلوانیا درگذشت.
ویلهلم رایش در سال ۱۸۹۷ در خانواده ای ثروتمند زاده شد. او مدعی بود که در ۱۱ سالگی، با آشپز خانوادگی شان باکرگی خود را از دست داده در ۱۵ سالگی به روسپی خانه رفته است.
رایش در جنگ جهانی اول در ارتش اتریش - مجارستان خدمت کرد. پس از جنگ برای تحصیل پزشکی به وین رفت.
هنگامی که رایش خبردار شد زیگموند فروید، سمیناری درباره آمیزش ارائه می دهد به دیدار او رفت تا از او درخواست معرفی کتب و منابع مطالعه کند. این موضوع زمینه ساز آشنایی و دوستی آن دو نفر شد. فروید حتی گاهی بیماری به او ارجاع می داد.
رایش به زودی تلاش کرد، آموزه های فروید را با نظریات اجتماعی کارل مارکس پیوند بزند و به نوعی روانکاوی اجتماعی برسد. پرسش رایش این بود که «اگر انرژی جنسی مسدود شده نوروسیس ایجاد می کند، پس آیا نمی توان گفت تخلیه انرژی جنسی به خودیِ خود اثری شفابخش دارد؟» رایش تا سال ۱۹۲۶ که کتاب کارکرد ارگاسم را نوشته بود، دیگر متقاعد شده بود که اوج جنسیِ باکیفیت، سلامت جسمی را تقویت می کند. فروید نظریه رایش در کتاب کارکرد ارگاسم را رد کرد. این دو به مرور به علت اختلاف عقیده از یکدیگر فاصله گرفتند. وقتی فروید سرطان گرفت، رایش گفت علتش چیزی جز محرومیت جنسی نبوده است.